حماسه ای هشتادساله

برچسپ ها: حماسه ، ساله ، هشتاد

Print Friendly and PDF

فلسطین طی چند دهه اخیر یکی از کانون های خبری مهم جهان به شمار آمده است .

کشف نفت در کشورهای مسلمان خلیج فارس; ظهور صهیونیسم سیاسی; فروپاشی امپراطوری عثمانی و رخنه عوامل جاسوس و سرسپرده در بدنه حکومت های نوپای عربی، شرایطی مساعد را برای رخ دادن فاجعه ای در قلب کشورهای اسلامی، در کنار دریای مدیترانه فراهم نموده بود .

در این زمان استعمار در زایشی سیاسی، چهره ای سیاه، خشن، خرافی و نژادپرست را تحت عنوان حکومت جعلی اسرائیل به جغرافیای سیاسی جهان تحمیل نمود . از آن دوران تاکنون تاوان از هم گسیختگی خودی ها و پیوستگی دشمنان را ملتی مظلوم می پردازد .

در این مقاله سعی بر این است تا خواننده محترم ضمن آشنایی با سیر مبارزات مردم فلسطین به پاسخ دو پرسش مهم نایل شود:

یکم: مردم فلسطین از چه زمان به مبارزات عملی روی آوردند؟

دوم: به چه دلایلی تاکنون این ملت مظلوم در پنجه های خونبار صهیونیست ها گرفتار است؟

آغاز یورش

سال 1897 را می توان آغازی برای حرکت به سوی اندیشه مدون دولت یهود به شمار آورد .

در این سال روزنامه نگاری یهودی از اتریش به نام تئودور هرتزل افکار و عقاید صهیونیست ها را به نظم درآورد و در کتابی با نام «دولت یهود» به کنگره بال سوئیس که از سوی طرفداران همین اندیشه برگزار شده بود، ارائه کرد . وی با زیر پا گذاشتن اندیشه انتظار موعود در یهودیت، مدعی شد بایستی جهت حفظ نژاد یهود و زمینه سازی ظهور موعود، دولتی یهودی تاسیس شود .

رهبران صهیونیسم ابتدا در مورد مکان تشکیل دولت یهودی به اتفاق نظر نرسیدند .

اوگاندا، آرژانتین، برزیل، آفریقای جنوبی، بخش اروپایی ترکیه، عراق، صحرای سینا و استرالیا از جمله گزینه های تشکیل کومت یهود به شمار می آمدند . اگر چه هرتزل به عنوان نخستین رهبر صهیونیسم در دیدار با سلطان عبدالحمید دوم - سلطان عثمانی - درخواست واگذاری فلسطین را در قبال سامان بخشی به اقتصاد امپراطوری مطرح نمود، اما با مخالفت سلطان عثمانی و نبود شرایط مساعد، از این پیشنهاد دست کشید و اوگاندا را مد نظر قرارداد، ولی با مرگ وی در سال 1904 و قدرت یابی جناح طرفدار تشکیل حکومت در فلسطین و فروپاشی امپراطوری عثمانی، صهیونیسم راه دیگری یافت . به موازات تغییر و تحول در نظام های سیاسی آن دوره، نظریه سیاسی صهیونیسم با مدد بارون ادموند روچیلد و حرکت های آرام و گام به گام اقتصادی وی در سال های 1887 تا 1899 به بلوغ خویش نزدیک می شد، تا در تلاقی اندیشه سیاسی و حمایت اقتصادی دولت اسرائیل محقق گردد . روچیلدها به عنوان دو بازوی سیاسی - اقتصادی صهیونیسم توانستند در یک اقدام زیرکانه و برنامه ریزی شده و بدون شتابزدگی ضمن ایجاد اردوگاه های اقتصادی در فلسطین و خرید حدود پنج درصد از اراضی فلسطین (1) حمایت انگلیس را در سال 1917 به دست آورند و به صورت رسمی به عنوان دکل دیدبانی استعمار پیر انگلیس و عامل تشنج در منطقه مستقر شوند . (2)

مبارزات مردم فلسطین

یکی از پرسش هایی که همواره در ذهن بسیاری مطرح می شود این است که، آیا ملت فلسطین در این زمان حساس و مهم به خواب رفته بودند؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت: فروپاشی دولت عثمانی پس از جنگ جهانی اول و تقسیم آن به کشورهای کوچک و احیانا دست نشانده، قدرت مانور را از کشورهای عربی به صورت کامل سلب کرده بود و آنان در یک سر در گمی و کشمکش درونی قرار گرفته بودند .

بر همین اساس جامعه جهانی در آن ایام سرپرستی کشورهای عربی با مرزبندی جدید را بر عهده کشورهای پیروز در جنگ جهانی گذاشت . فلسطین نیز در این میان سهم انگلستان گردید .

اما بیم از شورش های مسلمانان غیور موجب گشت تا این استعمارگر پیر و کهنه کار در اقدامی پیشگیرانه به فکر ایجاد یا تقویت نیرویی مهار کننده افتد . این سیاست با توجه به حضور صهیونیست ها که توانسته بودند در طی سال های گذشته به گونه ای بی سر و صدا بنیان های نوپای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را ایجاد کنند، تکمیل می گردید . نیاز متقابل صهیونیست ها به حمایت های سیاسی یک ابرقدرت نیز در این میان بی تاثیر نبود و توانست در پایان منجر به صدور اعلامیه مشهور بالفور شود .

با اعلامیه بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس در یک بده بستان سیاسی - مالی، حق یهودیان را در جهت تاسیس دولت یهود در بخشی از فلسطین به رسمیت شناخت . (3)

به این وسیله بذر بحرانی پیوسته و مداوم و در عین حال تامین کننده اهداف سیاسی - اقتصادی استعمارگران کاشته شد . زلزله ای سیاسی که تاکنون لرزه ها و پس لرزه های آن هر روز، در اخبار جهان منعکس می شود . در پی این اقدامات و سیل مهاجرت یهودیان به فلسطین، اولین زنگ های خطر در گوش روشنفکران مسلمان فلسطینی به صدا درآمد . به همین خاطر راهپیمایی های گسترده ای از سوی مردم فلسطین در اعتراض به این نوع حق کشی صورت گرفت . این اعتراض ها از سال 1917 به مدت سه سال ادامه یافت . نمایندگی بریتانیا با توجه به وضع وخیم آن زمان و امکان درگیری های گسترده، در سال 1920 دستور ممنوعیت هر گونه راهپیمایی را صادر نمود . اما شعله های این حرکت فراگیر خاموش نگشت و در همان سال (1920) اولین قیام انقلابی به نام انقلاب قدس یا قیام بیستم روی داد . این نهضت خودجوش در پی حمله یک جوان یهودی به جمع مسلمانان و تلاش وی برای پاره نمودن پرچم فلسطین - که منجر به کشته شدن این صهیونیست تندرو شد - به وقوع پیوست .

پس از این ماجرا پلیس انگلیس با همراهی جوانان یهودی به فلسطینیان حمله نمودند که در نتیجه، نبردی سخت بین دو طرف در گرفت و به تعطیلی مطبوعات و حکومت نظامی منجر گشت . (4)

این قیام اگر چه با برخورد خشن نیروهای انگلیس مواجه گشت، اما توانست روح خودباوری را در مردم بیدار کرده، موجب رشد حرکت های بعدی شود، به صورتی که در دهه بیست فلسطین شاهد قیام های پی در پی مردمی بود که اوج آن ها را می توان در قیام براق مشاهده نمود . این قیام در واکنش به تظاهرات صهیونیست ها و درخواست آنان مبنی بر باز پس گیری دیوار ندبه (5) (حائط البراق) روی داد . در این تظاهرات صهیونیست های افراطی با توهین به مقدسات دینی و تحریک احساسات مسلمانان - که دیوار براق (ندبه) را مکان معراج پیامبر می دانستند - زمینه های خشم فراگیر فلسطینیان را در آستانه میلاد رسول اکرم صلی الله علیه و آله فراهم نمودند .

مردم غیور فلسطین همان روز پس از نماز جمعه راه پیمایی بزرگی را سامان دادند . این تظاهرات با پخش اخباری مبنی بر اینکه یهودیان قصد دارند به دیوار براق حمله نموده، مسجدالاقصی را تخریب کنند همزمان گردید . این خبر خروش و فریاد ملت فلسطین را در پی داشت . مردم به سوی قدس سرازیر گشتند و شعله های این غیرت دینی از قدس به شهرهای نابلس، الخلیل، یافا، حیفا و دیگر شهرها و مناطق رسید و همگی مردم در یک اقدام غیر منتظره شهرک های یهودی نشین را به آتش کشیده، با تقسیم شدن به گروه های کوچک به پادگان های انگلیس حمله کردند . البته ورود مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر شیخ غز الدین قسام را نباید در این برهه حساس نادیده انگاشت . وی پس از فرار از چنگ استعمارگران فرانسوی در سوریه، وارد فلسطین گردید . این شاگرد مکتب پویای سید جمال و عبده با توجه به لزوم مبارزه با حرکت های پیدا و پنهان صهیونیست ها در سال 1925 به سرعت مجموعه هایی سری و نظامی با نام جهادیه به وجود آورد .

عز الدین قسام با نگاهی ژرف و سیاسی، به حرکتی آرام و ده ساله روی آورد و پس از آن که ضربات بسیاری بر پیکر صهیونیست ها و حامی آنان یعنی نیروهای انگلیسی وارد ساخت، در تپه های «یعبد» به شهادت رسید . اما شیوه جهادی او الگویی بی بدیل پیش روی مبارزان فلسطینی تا به امروز قرار داده است .

پس از شهادت وی اعتصاب های بزرگی در سال های 1936 سراسر فلسطین را فرا گرفت . این اعتصابات به مدت شش ماه ادامه یافت و با برگزیدن شیوه های نظامی راه خود را با رویکردی تازه ادامه داد . اعدام حاکم انگلیسی شهر الخلیل از ثمرات این نگاه تازه به مبارزات به شمار می رود . اما پس از گذشت چهار سال، در سال 1939 این حرکت زیبا و آزادی بخش به خاطر عدم حمایت دولت های عربی و داد و ستدهای پنهانی سران آن ها با استعمارگران و از سوی دیگر اختلاف بین سران نهضت به شکست انجامید . (6)

اگر چه این قیام نیز در مسیری اختلاف آمیز به سردی گرایید اما یکی از ثمرات عملی آن به تاخیر افتادن نقشه های شوم صهیونیست ها بود، به گونه ای که تشکیل حکومت یهودی را تا مدت ها به تاخیر انداخت .

در سال های دهه چهل (1940 به بعد) افزایش حجم مهاجرت یهودیان به فلسطین، تراکم و سازماندهی آنان، و خروج نیروهای انگلیسی در سال 1948، پایانی برای طرفداران صلح عربی - اسرائیلی به شمار می رفت .

با خروج نیروهای انگلیس، گروه های سازمان یافته صهیونیست در اقدامی از پیش طراحی شده و هماهنگ، جنگی را بر علیه ساکنان مسلمان و فلسطینی به راه انداختند و نیمی از سرزمین فلسطین را به اشغال در آوردند . حکومت های عربی هم مرز با فلسطین نیز در هجومی فراگیر قسمت های دیگر فلسطین را به تصرف در آوردند و تنها واکنش آن ها به اشغال اسرائیلی ها رجزخوانی هایی بود که ظاهرا میراث جاهلی اعراب به شمار می آمد .

نگاه منفعت جویانه و سیاسی دولت هایی همچون اردن، مصر و سوریه در آن زمان به شکلی دو سویه عمل نمود . به این صورت که در جهت حفظ آبرو به سرزمین های فلسطینی یورش بردند اما با توافق هایی سری از مرزهای توافق شده فراتر نرفتند . عملکرد امیر عبدالله پادشاه وقت اردن در سال 1947 و دیدار وی با گلدامایرسون - که بعدها به نخست وزیری اسرائیل رسید - نمونه ای از همین رویکرد دوگانه است . وی در آن دیدار با تقسیم فلسطین به گونه ای که موجب تحقیر وی در دید جهان عرب نشود موافقت می نماید . (7)

گلدامایر در کتاب خود به نام کینه نیز به این ملاقات ها اشاره می کند و می نویسد: «دوبار با ملک عبد الله پادشاه اردن ملاقات کردم، او مرد جذابی بود و دوست داشت به اصل مطلب بپردازیم . وی قول داد به هیچ وجه در تهاجم عربی بر علیه اسرائیل شرکت نخواهد کرد و همیشه با اسرائیل دوست خواهد ماند . (8) »

به نظر می آید سیاست ملک عبد الله پس از گذشت بیش از نیم قرن به وسیله نوه او امیر عبد الله دنبال می شود و اردن را همچنان به یکی از متحدان عرب اسرائیل در منطقه تبدیل نموده است .

پادشاه اردن در ادامه سیاست ریاکارانه خویش موافقت انگلیسی ها را برای تصرف بخش هایی از فلسطین که متصل به اردن است، کسب می کند و بر همین اساس توفیق ابو الهدی نخست وزیر اردن تمایل کشورش را نسبت به اداره بخش هایی از فلسطین اعلام می دارد و طرف اسرائیلی نیز مشروط بر این که از مرزهای توافق شده تجاوز نکند، موافقت خود را اعلام می دارد (9) .

خیانت و تزویر سیاستمداران عرب در به وجود آمدن کشور جعلی اسرائیل در پیوند با منافع صهیونیست ها و عدم حمایت از نهضت های مردمی فلسطین موجب گشت سال های بعد از 1948 تا نیمه دهه پنجاه، سال های رکود در حرکت های انقلابی نام بگیرد . این دهه بهترین فرصت را برای رهبران اسرائیل فراهم نمود تا در این مدت پایه های اقتدار نظامی، سیاسی و اقتصادی خود را مستحکم سازند و بتوانند در برابر مقاومت های آینده و جنبش های مردمی، آسیب پذیری خود را به حداقل برسانند .

ایام تغییر محور مبارزه از نظامی به فرهنگی - که چندان ضرری برای اسرائیلی ها نداشت - به مدت دو دهه طول کشید . نسل خسته، پژمرده و آواره فلسطین که آرام آرام از توافق های حامیان عرب خود آگاه می گشت، تنها راه مبارزه را بازگشت به مبارزه و جهاد مسلحانه می دانست . بر همین اساس با ظهور اندیشه های نو در عرصه مبارزه، جنبش آزادیبخش ملی فلسطین (فتح) در اواسط دهه 60 میلادی تاسیس گردید . این جنبش با الگوگیری از شیوه رزم شیخ عزالدین قسام به مبارزه مسلحانه روی آورد . تولد سازمان فتح با اندیشه پان عربیسم یا ملی گرایی عربی از سوی جمال عبد الناصر در مصر همزمان گشت . مبارزان فلسطینی نیز که تحت تاثیر این اندیشه قرار گرفته بودند، با فعال نمودن هسته های مقاومت، مبارزات خویش را به صورتی پی گیرانه ادامه دادند . ایجاد آموزشگاه های چریکی در مصر در ادامه همین رویکرد تازه قابل ارزیابی است . سیل جوانان آزرده فلسطینی که در اندیشه آزادی فلسطین می سوختند به سوی اردوگاه های آموزشی و رزم مسلحانه سرازیر شدند و در مدت کوتاهی گروه های مختلفی با دیدگاه های گوناگون با تاکید بر عناصر ملی گرایی، سوسیالیستی و . . . تشکیل گردید .

نقطه ضعف اساسی این گروه ها تاکید بر عنصر ملت عربی و جداسازی مساله فلسطین از مساله ای اسلامی و تزریق جوشش از خارج بود، که در دراز مدت می توانست عاملی برای شکست آن باشد .

در هر حال این حرکت به پدید آمدن نیروهای العاصفه منجر گردید که شروعی برای عملیات مسلحانه بر علیه صهیونیست ها در داخل و خارج فلسطین محسوب می شود . از جمله ویژگی های این گونه جنبش ها به کارگیری شیوه های مبارزه خشن بود . البته روی آوردن به این قبیل شیوه ها ریشه در سیاست های ناخوشایند برخی دولت های عربی در سرکوب مبارزات فلسطینیان داشت . به عنوان مثال حمله نیروهای اردنی به اردوگاه های فلسطینی و کشتار مجاهدان را می توان نمونه ای از این گونه سیاست ها بر شمرد . این گونه سیاست های خشن در برخورد با مبارزان موجب دل آزردگی آنان گشت و صفوف مبارزان را دچار چند دستگی نمود به صورتی که بعضی از این دسته ها حتی به نیروهای عرب طرفدار غرب نیز رحم نمی کردند .

از جمله این دسته ها گروه سپتامبر سیاه بود . این گروه پس از حادثه سپتامبر 1970 که در آن چریک های فلسطینی به دستور ملک حسین پادشاه اردن به خاک و خون کشیده شدند به وجود آمد . رزمندگان این گروه در پی یک سلسله اقدامات نظامی در 28 نوامبر 1971 نخست وزیر اردن «وصفی تل » را که از طرفداران غرب به شمار می رفت و با اسرائیلی ها وارد گفت و گو شده بود، به قتل رساندند . از دیگر اقدامات این گروه که به صورتی گسترده در سطح اخبار بین المللی منتشر شد حادثه المپیک مونیخ بود . در پنجم سپتامبر 1972 در روزهای اوج بیستمین دوره بازی های المپیک در مونیخ، یک گروه از اعضای سپتامبر سیاه به اقامتگاه اسرائیلی ها در دهکده المپیک یورش بردند و 11 نفر از ورزشکاران و مربیان آنان را کشتند . اگر چه این اقدام موجب آشفتگی و تضعیف روحیه اسرائیلی ها گشت، اما صهیونیست ها با بهره برداری تبلیغی، مبارزات به حق فلسطینیان را تحت عنوان تروریسم به دنیا معرفی نمودند .

مبارزات فلسطینی ها که در این زمان در هاله ای از ملی گرایی عربی فرو رفته بود با حادثه ای دیگر وارد مرحله ای جدید شد . اسرائیل در روز 21 فوریه 1973 به هواپیمای غیر نظامی لیبی حمله کرد و طی آن 105 نفر از سرنشینان آن را کشت . این اقدام کوتاه بینانه اسرائیلی ها موجب یک نوع وحدت و هم گرایی عربی گردید و به همین جهت مصر و سوریه در همین سال به اسرائیل حمله بردند . این جنگ که به یوم کیپور شهرت یافت در نخستین روز خود 500 نفر کشته و هزار نفر زخمی برای ارتش به ظاهر شکست ناپذیر صهیونیست ها بر جای گذاشت . این اسطوره شکست ناپذیری که پس از جنگ های 1956 و 1967 و شکست اعراب ایجاد شده بود به یکباره نابود گردید . از جمله پی آمدهای این جنگ، استعفای گلدامایر 70 ساله بود (10) .

اما آنچه مهم است شکست دوباره اعراب در این جنگ بود که نه تنها دستاورد چندانی برای مبارزات فلسطینیان نداشت، بلکه به خاطر سرخوردگی رهبران عرب بار دیگر مبارزات متکی به خارج مرزها را دچار رکود نمود . اگر چه این مبارزات به دلیل تکیه بر عنصر کمک های خارجی و عدم خود باوری داخلی و نبود ایدئولوژی پویا دچار سردی گردید، اما برای بار دیگر بر این حقیقت صحه گذاشت که ملت فلسطین با تکیه بر دیگران و ایدئولوژی های وارداتی نمی تواند به سر منزل مقصود برسد . سر انجام این دور از مبارزات مسلحانه نیز با تفرقه جناح عربی و گسستن مصر از جرگه مخالفان اسرائیل و تبدیل شدن آن به یکی از طرفداران این رژیم و از سوی دیگر تشدید اختلافات در لبنان و جنگ های داخلی در این کشور با لشکر کشی اسرائیل در سال 1982 و تار و مار شدن نیروهای مبارز فلسطینی و تبعید عرفات به تونس به خاموشی گرائید .

تنها ره آورد پایانی این دور از مبارزات، کشتار خونین صبرا و شتیلا در 24 سپتامبر 1982 به دست فالانژهای لبنانی و حمایت اسرائیل بود . گردابی خونبار که صدها زن، کودک و پیر و جوان را به کام خود فرو کشید تا برگی دیگر در کارنامه سیاه تاریخ شود .

این مردم تنهای فلسطین بودند که بار دیگر می بایست در کوچه پس کوچه های تنگ و کثیف اردوگاه های خود به زندگی دشوار خویش ادامه دهند و منتظر روزی بمانند تا رهبران آنان از ویلاهای اروپایی خود گاهگاه سخنی برای دلگرمی آنان بر زبان جاری سازند، یا آن که با دست خالی و پرتاب سنگ و آتش زدن لاستیک به مبارزه مظلومانه در سرزمین های اشغالی ادامه دهند .

انتفاضه اول

افول سرد دور مبارزات و روح سرشکستگی در میان رهبران فلسطینی همزمان بود با پیروزی های حزب الله لبنان که با تکیه بر نیروی ایمان و منابع انسانی داخلی طی عملیات هایی شجاعانه توانسته بود کمر رژیم صهیونیستی را خم کند . این سری حرکت ها سرانجام توانست اسرائیل را در سال 1985 به عقب نشینی از بیروت و اکتفا نمودن به نوار امنیتی جنوب لبنان مجبور نماید . فلسطینیان بار دیگر با تجربه ای جدید رو به رو گشته بودند . همین عامل موجب گردید نسیم دلنواز خودباوری و تکیه بر ایمان از درون سرزمین های اشغالی به بیرون وزیدن بگیرد .

این آغاز نشاط آفرین در سال 1987 با تولد گروه های جهادی حرکت مقاومت اسلامی (حماس) و جهاد اسلامی به مرحله بلوغ رسید . از شاخصه های این دو گروه تکیه بر ایمان و مردم داخل فلسطین بود . این جنبش ها در ابتدای راه از ابزار به ظاهر ابتدایی ولی در واقع خطرناک سنگ سود می جستند .

سنگ هایی که در دستان جوانان و نوجوانان فلسطینی به سوی دشمن پرتاب می شد، توانست ماشین جنگی اسرائیل را دچار حیرت کند . دیگر خبری از مبارزان مسلح نبود تا بتوان با تبلیغات روانی آن ها را تروریست نامید .

کودکان و جوانانی که هر روزه به سوی واحدهای ارتشی سنگ پرتاب می کردند و از دریچه دوربین های فیلم برداری به دنیا معرفی می شدند، توانستند فریاد مظلومیت خود را به تمامی جهان برسانند; فریادی که سال هادر گلوی آنان و پدرانشان به بغضی ناگفتنی تبدیل شده بود . شرایط نابسامان روزگار غمبار و اندوهناک پیش انتفاضه نیز علتی دیگر برای انفجار امواج انسانی و آتشفشان خروشان ناشی از بی مهری ها به شمار می رود .

«نورا بوستانی » گزارشگر واشنگتن پست در آن ایام شرایط زیستی و دلخراش فلسطینیان در نوار غزه را مورد بررسی قرار داده و در مقاله خود تحت عنوان «فراموش شدگان غزه » می نویسد: «اقامت سه هفته ای من در این مناطق مانند رفتن به سیاره ای دیگر بود . باریکه غزه آن طرف کره ما است; جایی است فراموش شده .»

وی با اشاره به خودکشی یک زن فلسطینی ادامه می دهد: «در دومین روز پس از عید قربان پرستاری 35 ساله که سرپرستی 7 فرزند خود را نیز بر عهده داشت با نوشیدن زهر دست به خودکشی زد . این مادر فلسطینی در گرمای مرطوب خانه خود جان داد . این زن ستم کشیده فلسطینی سمبلی برای جامعه فلسطین است . تمامی مردان خانواده او طی این سال ها یا کشته شده اند یا در زندان به سر می بردند . درصد خودکشی بین مردان و زنان فلسطینی چهار برابر شده است . در بیمارستان شفا بیست نفر بستری هستند، آن ها با ریختن روغن پارافین بر سر و روی خود اقدام به خود سوزی نموده اند .

وی در بیان وضعیت ساکنین اردوگاه ها می نویسد: «حداقل هفتصد هزار فلسطینی در حال حاضر در این شنزار خشک و بی آب و علف در هشت اردوگاه زندگی می کنند . اکثرا 5 یا 6 نفر در یک اتاق می خوابند . ده ها سال اشغال اسرائیل و بی اعتنایی دولت های عرب و رشد جمعیت، نوار غزه را به صورت انبار باروت در آورده است .»

بوستانی سپس به حرکت انتفاضه اشاره می کند و می گوید: «حرکت انتفاضه که در 18 آذر ماه 1366 متولد گردید، اکنون با قدرت رعد آسای خود به درون جامعه فلسطینی حمله برده است و اینک در عید قربان، این فلسطینی ها هستند که پس از سال ها خشم، تحقیر و بازداشت، خود را قربانی می کنند .»

وی در ترسیم روحیه پیرزنی فلسطینی در کمال حیرت این چنین می نویسد: «زمانی که سربازان اسرائیلی خانه پیر زنی فلسطینی را به نام نورا سلیمان در منطقه خان یونس واقع در نوار غزه منفجر کردند و او را زیر باران در سرما رها نمودند، این پیرزن قهرمان با پای برهنه در حالی که کیسه ای از برنج بر سر داشت راه می رفت و تلاش می کرد نوه های وحشت زده اش را آرام کند . اما وی با تمام قدرت می خندید و می گفت: برای دشمن قرمز می پوشم، در حالی که قلبم اندوهگین و سیاه پوش است .»

گزارشگر واشنگتن پست با تاکید بر روحیه شهادت طلبی نوجوانان فلسطینی می افزاید: «پسر بچه های اردوگاه شاطی از یازده - دوازده سالگی خود را برای مرگ آماده می کنند . پول های خود را جمع آوری می نمایند تا عکسی از خود تهیه کنند، شاید یادگاری از آن ها برای بازماندگانشان باشد . (11) »

این شرایط در عین دردناکی توانست عامل فراگیری نهضت انتفاضه شود . قیام مردمی انتفاضه به مدت سه سال به درازا کشید و با تقدیم بیش از هفتاد هزار شهید و مجروح توانست برای اولین بار نهضت را در داخل سرزمین های اشغالی به پیش برد و ضربات توان فرسای خود را متوجه اسرائیل نماید . بر اساس اظهارات وزیر دارائی اسرائیل، این خروش مردمی توانست 758 میلیون دلار بر رژیم تل آویو زیان اقتصادی مستقیم وارد سازد . همچنین مهار انتفاضه به وسیله نیروهای نظامی، ماهانه هشتاد میلیون دلار هزینه برای اشغال گران صهیونیست به بار آورد (12) .

اما آنچه بیش از زیان های اقتصادی می تواند مورد توجه قرار گیرد، شکاف های عمیق در موجودیت اسرائیل بود . اسحاق رابین وزیر جنگ اسرائیل در این ایام اعتراف کرد: «موجودیت اسرائیل در برابر قیام فلسطینی ها در معرض خطر جدی قرار گرفته است . »

قدرت نیروهای مردمی در مبارزه با ارتش اسرائیل به گونه ای بود که سربازان مغرور این رژیم را به عجز و ناتوانی دچار ساخت و رابین را مجبور نمود تا به حقیقتی تلخ و گزنده زبان بگشاید . وی گفت: پس از گذشت سه سال از آغاز قیام، به این حقیقت پی برده ایم که با استفاده از زور قادر نخواهیم بود به این حرکت پایان دهیم . (13) »

آشفتگی حاکم بر سیاستمداران اسرائیلی و نبود رهبران سازشکار در میان نهضت انتفاضه، راه برون رفت از این مخمصه جانفرسا را سخت دشوار نموده بود . از دیگر سو نسل جدید اسرائیلی ها دیگر حال و هوای سربازی پنج ساله را نداشته و علاقمند به امنیت و آرامش بودند، چیزی که پنجاه سال هر شب خواب آن را می دیدند .

در این معرکه بحرانی و با توجه به مخاطرات پیش آمده برای اسرائیل، بار دیگر آمریکا وارد صحنه شد و با طراحی نقشه ای زیرکانه توانست این انقلاب زیبا را به انحراف بکشاند .

جنگ خلیج فارس در سال 1991 و حمله عراق به کویت، یکپارچگی ظاهری اعراب را به چالش طلبید و دو دستگی بی سابقه ای را بر حکومت های عرب تحمیل نمود .

عراق که در این جنگ متجاوز شناخته می شد، در تلاش برای جلب افکار عمومی با شلیک 41 فروند موشک به خاک اسرائیل، تنها توانست حمایت معدودی از کشورها و شخصیت های عربی - اسلامی را به دست آورد . از جمله این رهبران یاسر عرفات بود . اقدام شتابزده عرفات در حمایت از عملکرد عراق در ماه های پس از شکست این کشور، به انزوای فلسطینیان و قطع کمک های مالی از سوی کشورهای عرب خلیج فارس و بیرون رانده شدن آن ها از خاک این کشورها منجر گشت .

به موازات این رخدادها، رهبران فلسطینی که خود را بیش از هر زمان دیگر منزوی و سرخورده احساس می کردند، به نام نمایندگی از مردم فلسطین به دام طرح صلح آمریکا و اسرائیل افتادند .

آمریکا و اسرائیل توانستند با استفاده از شرائط پیش آمده، با پیشنهاد طرحی موسوم به صلح، کشورهای عربی و اروپایی را در مادرید اسپانیا گرد آورند و این حرکت عظیم و خود جوش مردمی را که در سایه رشادت ها و مظلومیت ها به مرحله حساسی رسیده بود پس از سی و شش ماه دچار وقفه کنند .

این طرح در صورت اجرا تنها پنج درصد از اراضی فلسطین را به فلسطینیان باز می گرداند و به آنان حکومتی خودگردان اعطا می کرد که حق نداشت ارتش، دیپلماسی خارجی مستقل و مرز مشترک با کشورهای عربی داشته باشد .

رهبران سخاوتمند فلسطینی نیز که پس از سیاست های شکست خورده خود علاقمند به آرامش بودند و منافع خود را در این طرح جست و جو می کردند، در برابر حاضر شدند از کلیه جنایات صهیونیست ها طی سال های گذشته چشم بپوشند، اسرائیل را به رسمیت بشناسند و منشور ملی فلسطین را لغو نمایند و کمیته ای مشترک رابرای سرکوب انقلابیون فلسطینی تشکیل دهند .

بحث هایی چون: دوران انتظار، انتفاضه دوم، حرکت های پنهان و آشکار و . . . را در بخش بعدی این مقاله مطالعه خواهید کرد .

ادامه دارد . . . . . . .

پی نوشت ها:

1) توجه به این نکته ضروری است که این پنج درصد نیز از سوی زمینداران بزرگ فلسطینی که در خارج سکونت داشتند به یهودیان فروخته شد .

2) جهت مطالعه بیشتر نک . ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2، صص 107 تا 120 .

3) افق بینا، شماره پانزدهم، ص 23 .

4) نژادپرستی اسرائیل و آمریکا، بهاء الدین علم الهدی، صص 231 و 232 .

5) براساس اعتقادات اسلامی این دیوار مکان معراج پیامبر به شمار می رود .

6) علم الهدی، بهاء الدین، نژادپرستی اسرائیل و آمریکا، صص 236 و 237 .

7) همان، ص 266، به نقل از کتاب «فلسطین 1948» ، ص 149 .

8) همان، ص 266 .

9) برای مطالعه بیشتر نک - استراتژی صهیونیسم در منطقه، صص 36- 35 .

10) ویکتور استروفسکی، راه نیرنگ، ترجمه محسن اشرفی، صص 243 تا 269 .

11) نژاد پرستی اسرائیل و آمریکا، صص 244- 248، با تغییر و تصرف .

12) همان، ص 226 .

13) همان، ص 228 .

نویسنده : علی اقلیدی نژاد

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

حماسه تبریز

در روند نهضت اسلامی مردم ایران، تمامی‌ خیزش‌های مردمی همانند حلقه‌های یك زنجیره، نقش تعیین كننده و منحصر به فرد خود را ایفا نمودند و به طورمسلّم بدون وقوع هر یك از آن ها، روند نهضت اسلامی مردم به سرانجام مقصود نمی‌رسید.

15 خرداد، حماسه بزرگ

شاید برخی از عزیزان در خم چنبر زندگی گرفتار آمد ه اند که ناخواسته تیشه به ریشة نهضت می زنند. شاید تصورشان این است که با حذف دو سه مناسبت مذهبی یا تاریخی و ملی از تقویم تعطیلی سالانة کشور، همه مشکلات کشور حل می شود و گرفتار شدن ما در خمگردهای پیچاپیچ مدیریت کشور بی سببی نیست از آنجمله تعطیلی این مناسبتها.

امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا پایان روز قدس، روز اسلام

همه باید بدانند که هدف دولتهای بزرگ از ایجاد اسرائیل، تنها با اشغال فلسطین پایان نمی پذیرد، آنها در این نقشه اند که ـ پناه بر خدا ـ تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت دچار کنند.

درسی از باغبان 110 ساله

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان خاطره زیبایی از یکی از سفرهای تبلیغی خود در خصوص پیرمردی یکصد و ده ساله نقل می کند.

امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا پایان روز قدس، روز اسلام

همه باید بدانند که هدف دولتهای بزرگ از ایجاد اسرائیل، تنها با اشغال فلسطین پایان نمی پذیرد، آنها در این نقشه اند که ـ پناه بر خدا ـ تمامی کشورهای عربی را به همان سرنوشت دچار کنند.