امام هادی(علیه السّلام) چگونه معارف الهی را در قالب ادعیه و مناجات ها به شیعیان القاء می کردند؟
برچسپ ها: دعا ، امام ، السلام ، علیه ، هادی



جواب
پاسخ اجمالی
از میان مذاهب اسلامی، تنها شیعه است که از فرهنگ ادعیه و زیارات بسیار غنی برخوردار است. دعا و زیارت نقش عمده ای در تربیت شیعیان و آشنا ساختن آنها با معارف شیعی، ایفا کرده است. این دعاها علاوه بر راز و نیاز با خدا، به صورت های مختلف، به پاره ای از مسائل سیاسی - اجتماعی نیز اشاراتی دارد و به طور منظم، مفاهیم خاصی را به جامعه تشیع القا کرده است. این ادعیه باعث ایجاد پیوند میان مردم و اهل بیت(ع) شده و مقام والا و رهبری اهل بیت(ع) را به تصویر می کشد و بر مبارزه با ظلم و ستم تاکید می کند.
پاسخ تفصیلی
این واقعیت را باید پذیرفت که شیعه از فرهنگ ادعیه و زیارات بسیار غنی برخوردار است، به طوری که هیچ یک از فرق اسلامی از این مقدار ادعیه و زیارات، بهره مند نیستند. این نشان از چهره معنوی تشیع و عرفان شیعی است که خلوص دینی و تزکیه نفس را در جامعه تشیع قوّت می بخشد. دعا جایگاه والایی در میان امامان(علیهم السّلام) داشته و از برخی از آنان ادعیه فراوانی نقل شده است.[1] در کارنامه امام هادی(علیه السّلام) نیز دعا و زیارت از نظر تربیت شیعیان و آشنا ساختن آنها با معارف شیعی، نقش عمده ای ایفا کرده است. این دعاها به جز راز و نیاز با خدا، به صورت های مختلف، به پاره ای از مسائل سیاسی - اجتماعی نیز اشاراتی دارد؛ اشاراتی که در حیات سیاسی شیعه بسیار مؤثر بوده و به طور منظم، مفاهیم خاصی را به جامعه تشیع القا می کرده است. اینک به چند نمونه از مسائل مطروحه در این دعاها اشاره می کنم:
1- ایجاد پیوند میان مردم و اهل بیت(علیهم السّلام)
افزون بر صلوات های مکرر بر محمد آل محمد(علیهم السّلام) - که در این دعاها و تقریبا تمامی ادعیه ائمه اهل بیت(علیهم السّلام) وجود دارد - نسبت به ارتباط محکم و ناگسستنی میان امّت و آل محمد(علیهم السّلام) تأکید خاصّی شده است. به عنوان نمونه، قطعه ای از یک دعا را ملاحظه فرمایید: «اللَّهُمَ فَصَلِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لَا تَقْطَعْ بَینِی وَ بَینَهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اجْعَلْ عَمَلِی بِهِمْ مُتَقَبَّلا»؛ [2] (پروردگارا! درود فرست بر محمد و آل محمّد(علیهم السّلام) و ارتباط میان من و ایشان را در دنیا و آخرت قطع مفرما و اعمال مرا به خاطر ایشان قبول فرما).
2- تأکید بر مقام والا و رهبری اهل بیت(علیهم السّلام)
در زیاراتی که از امام هادی(علیه السّلام) روایت شده، به طور مکرر بر این معنا تأکید شده و اهل بیت رسول خدا(علیهم السّلام) به معنای خاص آن، با تعبیرهایی همچون: «مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، خُزَّانَ الْعِلْمِ، قَادَةَ الْأُمَمِ، سَاسَةَ الْعِبَادِ، أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ، أَئِمَّةِ الْهُدَی، وَرَثَةِ الْأَنْبِیاءِ، وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَی» وصف شده اند، [3] همچنین در همین زیارت، خطاب به ائمه هدی(علیهم السّلام) آمده: «أَشْهَدُ أَنَّکمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ. ..»؛ (گواهی می دهم که شما امامان مرشد، هادی، معصوم، بزرگوار، مقرب نزد خدا، پرهیزگار، راستگو، برگزیده و مطیع خداوند هستید). ادامه این فقرات، علاوه بر آن که خصایص ائمه طاهرین(علیهم السّلام) را بیان کرده، شیعیان را با تعریف دقیق امام و خصوصیاتی که باید دارا باشد آشنا می سازد.
3- تأکید بر مکتب اهل بیت(علیهم السّلام)
در بخشی دیگر به شیعیان می آموزد که امامان خود را در جایگاهی بدانند. در شهادت نسبت به آنها، می گوید: «وَ جَاهَدْتُمْ فِی اللَّهِ حَقَ جِهادِه حَتَّی أَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَ بَینْتُمْ فَرَائِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ وَ نَشَرْتُمْ شَرَائِعَ أَحْکامِهِ وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ... وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَکمْ وَ آیاتُ اللَّهِ لَدَیکمْ وَ عَزَائِمُهُ فِیکمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَکمْ وَ أَمْرُهُ إِلَیْکُمْ»؛ ([شهادت می دهم] که شما آنگونه که سزاوار بود جهاد کردید، تا آنجا که دعوت خداوند را آشکار نمودید، احکام الهی را روشن ساخته، حدود الهی را اقامه کردید، شریعت الهی را نشر دادید و سنت های خداوندی را استوار نمودید. .. فصل الخطاب و آیات الهی نزد شماست، استوانه های خداوند در میان شماست، چنان که نور و برهان خداوند هم نزد شماست و امر خداوند به شما واگذار شده). بدین ترتیب از دید امام(علیه السلام)، معارف حقه الهی را تنها در مکتب اهل بیت پیامبر(علیهم السّلام) می توان یاد گرفت. در این صورت تنها کسانی بر حقّند که پیروی از مکتب و تعلیمات این خاندان پاک کرده باشند وگرنه مارق و از جادّه حق کنار افتاده اند: «فَالرّاغِبُ عَنْکُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَکُمْ لَاحِقٌ».[4]
4- مبارزه با ظلم و ستم
از آشکارترین مفاهیم مقبول شیعه، مبارزه با ستم است. این مطلب به روشنی در دعاهای رسیده از امام هادی(علیه السّلام) به چشم می خورد. دعایی مانند «دعاء المظلوم علی الظالم» به طور مستقل، دعایی است که از خداوند بر ضد ستم ستمکاران و جباران استمداد شده است. این درست است که در دعای مذکور، از میان بردن ستم به خدا واگذار شده، ولی در واقع، می تواند هدف از آن، آگاه کردن مردم از وجود ستم و وجوه مختلف آن در جامعه باشد که این خود قدم اساسی برای از میان بردن آن است. این دعا به دنبال ستم و اهانتی که از طرف متوکل نسبت به امام(علیه السّلام) روا داشته شد، از سوی آن حضرت انشا شد که آشکارا جنبه سیاسی دارد. متن دعا چنین است: «فَهَا أَنَا ذَا یا سَیدِی مُسْتَضْعَفٌ فِی یدَیهِ مُسْتَضَامٌ تَحْتَ سُلْطَانِهِ مُسْتَذَلٌ بِعَنَائِهِ مَغْلُوبٌ مَبْغِی عَلَی مَغْضُوبٌ وَجِلٌ خَائِفٌ مُرَوَّعٌ مَقْهُورٌ. ... فَأَسْأَلُک یا نَاصِرَ الْمَظْلُومِ الْمَبْغِی عَلَیهِ إِجَابَةَ دَعْوَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خُذْهُ مِنْ مَأْمَنِهِ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ وَ افْجَأْهُ فِی غَفْلَتِهِ مُفَاجَأَةَ مَلِیک مُنْتَصِرٍ وَ اسْلُبْهُ نِعْمَتَهُ وَ سُلْطَانَهُ وَ فُلَ عَنْهُ جُنُودَهُ وَ أَعْوَانَهُ وَ مَزِّقْ مُلْکهُ کلَّ مُمَزَّق...... وَ اقْصِمْهُ یا قَاصِمَ الْجَبَابِرَةِ وَ أَهْلِکهُ یا مُهْلِک الْقُرُونِ وَ أَبِرْهُ یا مُبِیرَ الْأُمَمِ الظَّالِمَةِ وَ اخْذُلْهُ یا خَاذِلَ الفِئَاتِ الْفِرَقِ الْبَاغِیةِ. ..».[5] [6]
پی نوشت
[1] فهرستی از آثار دعایی شیعه را در مقدمه کتاب نزهة الزاهد و نزهة العابد، مولف مجهول، محقق: جعفریان، رسول، تهران، نشر اهل قلم، 1376 شمسی آورده شده است.
[2] مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، طوسی، محمد بن الحسن، مؤسسه فقه الشیعة، بیروت، 1411 ق، چاپ اول، ص 239؛ مسند الامام الهادی(علیه السّلام)، عطاردی، عزیز الله، کنگره امام رضا(علیه السلام)، مشهد، بی تا، ص 187.
[3] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، قم، 1413 ق، چاپ دوم، ج 2، ص 60؛ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن علی، نشر اعلمی، تهران، بی تا، ج 2، ص 272؛ تهذیب الأحکام، طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: خرسان، حسن، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق، چاپ چهارم ، ج 6، ص 95؛ مسند الامام الهادی(علیه السّلام)، همان، ص 247.
[4] مسند الامام الهادی(علیه السّلام)، همان، ص 249.
[5] همان، ص 189 - 190.
[6] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(علیهم السلام)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، 1381 ش، چاپ ششم، ص 524.