نکاتی مهم از زیارت نامۀ غدیریۀ امام هادی علیه السّلام

برچسپ ها: زیارت ، غدیریه

Print Friendly and PDF

معرفی زیارت نامه

زیارت غدیریه، زیارت جامعی است که بیش ترین فضایل امام علی(ع) و تبرّی از دشمنانش در آن آمده و بیش از 70 آیۀ مرتبط با ولایت در آن مطرح شده است. ماجرای جنگ های مختلف امام علی(ع) و روایات مهم و مستند امامت در آن گفته شده و به ماجرای فدک، بیزاری از دشمنان ولایت، برائت از قاتلان امام حسین(ع)، شهادت آن حضرت و عمّار و حضرت علی(ع) اشاره شده است.

1. سند زیارت غدیریه و نظر برخی بزرگان

سند زیارت غدیریه در کتاب «المزار الکبیر» ابن مشهدی چنین آمده است: «أَخْبَرَنِی بِهَذِهِ الزِّیارَةِ الشَّرِیفُ الْأَجَلُّ الْعَالِمُ أبی جَعْفَرٍ مُحَمَّدٌ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ الْحَمْدِ النَّحْوِی، رَفَعَ الْحَدِیثَ عَنِ الْفقِیهِ الْعسْکرِی صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیهِ فِی شُهُورِ سَنَةِ إِحْدَی وَ سَبْعِینَ وَ خَمْسَمِأَةٍ.وَ أَخْبَرَنِی الْفَقِیهُ الْأَجَلُّ أَبُو الْفَضْلِ شَاذَانُ بْنُ جَبْرَئِیلَ الْقُمِّی رَضِی اللّهُ عَنْهُ، عَنِ الْفَقِیهِ الْعِمَادِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْقَاسِمِ الطبَرِی، عنْ أَبِی عَلِی، عَنْ وَالِدِهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ، عَنْ أَبِی الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ قُولَوَیهِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یعْقُوبَ الْکلَینِی، عَنْ عَلِی بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ أَبی الْقاسِمِ بنِ رُوحٍ وَ عُثْمَانَ بْنِ سَعِیدٍ الْعمْرِی، عنْ أَبی مُحَمَّدٍالْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعَسْکرِی، عَنْ أَبِیهِ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیهِمَا».[1]

در این سند دو امام معصوم، دو نایب خاص امام زمان(ع)، شیخ کلینی، علی بن ابراهیم قمی و پدرِ ایشان، شیخ مفید، شیخ طوسی، ابن شهرآشوب، عمادالدین طبری (صاحب «بشارة المصطفی لشیعة المرتضی») و ابن شاذان قمی(ره) همگی هستند که در وثاقت و صحّت هیچ یک از آنان تردید نشده است. چنان چه محدّث قمی(ره) به معتبر بودن سند این زیارت نامه اشاره کرده و نوشته است: «کم تر حدیثی به قوّت سند این زیارت نامه می رسد.»[2] شارحان فراوانی نیز این زیارت را شرح داده اند.[3]

آیة الله العظمی وحید خراسانی(حفظه الله) می فرمایند: «اصلاً انسان وقتی این عبارات را می بیند، بهت زده می شود.» این عبارت ایشان در مورد اهل بیت(ع) مشهور است که: «عقل ما نمی رسد و باید فکر کنیم و نمی فهمیم».[4]

آیة الله العظمی نوری همدانی(حفظه الله) می فرمایند: «این، موسوعۀ تاریخ امامت تشیّع است.»[5]

امام هادی(ع) از یک رسانۀ عمومی به نام زیارت مهم ترین بهره برداری را در حالت تقیه می کند و امیرالمؤمنین(ع) را مخاطب قرار داده، سخنان مهمّی را با حالت گریه بیان می فرماید. این زیارت مانند زیارت عاشورا -که روز عاشورا مصداق أکمل آن است- همه زمانی است، هرچند بهترین وقت برای قرائت آن، روز غدیر و در حرم امیرالمؤمنین(ع) است.[6] حاج شیخ عباس قمی(ره) می فرماید: «این زیارت را در هر روز از نزدیک و دور می شود خواند و این فایدۀ جلیله ای است که البته راغبین در عبادت و شایقین زیارت حضرت شاه ولایت آن را غنیمت خواهند شمرد.»[7]

پس باید جلساتی راه انداخت تا مردم در آن زیارت غدیر را هم چون زیارت عاشورا و حدیث کسا بخوانند.

امام هادی(ع) در روز غدیر سالی که معتصم عباسی آن حضرت را طلبیده بود، در حالی که حدود 15 سال سن داشتند، در حرم امیرالمؤمنین(ع) که آن زمان مختصر حرمی کنار مضجع شریف حضرت بود، این زیارت را قرائت فرمودند و دربارۀ ولایت و برائت سخن گفتند.

2. نکات برجسته و ویژۀ زیارت غدیریه

این زیارت نامه با سلام بر انبیا(ع) شروع می شود.[8] اُموری که در این زیارت برجسته است، عبارتند از:

الف. پررنگ بودن برائت

برائت در این زیارت بسیار پررنگ است، با عباراتی چون: «وَ أَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ»، «عَذَّبَ اللّه قَاتِلَک بِأَنْوَاعِ الْعَذَابِ »، «وَ جدَّدَ علَیهِ الْعَذَابَ »، «مُعَادِیاً لِأَعْدَائِک»، «لَعنَ الله منْ ظَلَمَک» و «أَلْقَی علَی ذَلِک رَبی إِنْ شَاءَ اللّهُ».

در ادامه به برخی از این به عبارت ها و ترجمه و تبیین آن ها اشاره می شود:

1. لعنت بر ظالمان: «أَلا لَعنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ » که برگرفته از برخی آیات قرآن کریم است.[9]

2. لعنت بر منکران ولایت امیرالمؤمنین(ع): «فَلَعَنَ اللّهُ جَاحِدَ وِلایتِک بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاکثَ عَهْدِک بَعْدَ الْمِیثَاقِ؛ پس خدا لعنت کند منکر ولایتت را بعد از اقرار و شکنندۀ پیمانت را پس از بستن آن.»؛[10]

3. ایمان نداشتن کسی که در ولایت امام، شک کند: «أَشْهَدُ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ أَنَّ الشَّاک فِیک مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِینِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِک غَیرَک عَانِدٌ [عَادِلٌ ] عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ؛ شهادت می دهم ای امیرمؤمنان(ع) که شک کننده دربارۀ (ولایت) تو به رسول امین ایمان نیاورده و عدول کننده از (ولایت) شما، عدول کننده از دین پایداری است که خداوند برای ما پسندیده است.»

4. لعنت بر غاصبان حق امیرالمؤمنین(ع): «فَلَعَنَ اللّهُ مُسْتَحِلِّی الْحرْمَةِ منْک وَ ذَائِدِی الْحَقِّ عَنْک وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِینَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِیهَا کالِحُونَ؛ لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت و دفع کنندگان حقّت و شهادت می دهم که آنان از زیان کارترین مردمی هستند که آتش چهرۀ آنان را می سوزاند و در دوزخ زشت و عبوس هستند».

5. لعنت بر عدول کنندگان از ولایت امام علی(ع): «فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ عَدَلَ بِک مَنْ فَرَضَ اللهُ عَلَیهِ وِلایتَک وَ أَنْتَ وَلِی اللّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّاب عنْ دِینِهِ؛ خداوند لعنت کند کسی را که از شما عدول کرد؛ شمایی که خداوند ولایت شما را واجب فرمود و شما (در واقع) ولیّ خدا و برادر رسول خدا(ص) و مدافع حریم الهی هستید».

6. لعنت بر قاتلان انبیا و اوصیا(ع): «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِیائِک وَ أَوْصیاءِ أَنبِیائِک بِجَمِیعِ لَعَنَاتِک وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِک وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِیک حَقَّهُ وَ أَنْکرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْیقِینِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلایةِ لَهُ یوْمَ أَکمَلْتَ لَهُ الدِّینَ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْیاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ؛[11] خدایا! کشندگان پیامبرانت و قاتلان جانشینان انبیایت را به تمام لعنت هایت لعنت کن و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان و لعنت کن کسی را که حق ولیّ ات را غصب کرد و پیمانش را انکار نمود و او را پس از یقین و اقرار به ولایتش، روزی که دین را برای او کامل کردی، منکر شد. خدایا! قاتلان امیرمؤمنان(ع) و کسانی که بر او ستم کردند و پیروان و یاران آنان را لعنت کن!».

7. لعنت بر قاتلان و غاصبان: «خدایا! ستم کنندگان بر حسین(ع) را لعنت کن و نیز قاتلانش و پیروی کنندگان از دشمن و یاوران دشمنانش و راضیان به قتلش و دریغ کنندگان از یاری اش؛ لعنتی شدید و سخت. خدایا! لعنت کن اولین ستم کاری که به خاندان محمد(ص) ستم کرد و آنان را از حقوق شان بازداشت. خدایا! اول ستم کار و غاصب حق خاندان محمد(ص) را به لعنتت اختصاص ده و هر پیروی کننده از آن چه او شیوه ساخت، تا روز قیامت را نیز لعنت کن».[12]

8. لعنت بر شمشیرکشندگان: «ابوالعادیة فزاری راه را بر عمّار گرفت و او را کشت، پس بر ابوالعادیة لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همۀ پیامبران! و لعنت بر کسی که به روی تو شمشیر کشید و تو به روی او شمشیر کشیدی. ای امیر مؤمنان! از مشرکان و منافقان تا روز قیامت و بر آن که خشنود شد به آن چه تو را غمگین ساخت و غم تو را ناخوش نداشت و دیده بر هم نهاد و بی تفاوت گذشت و علت و عاملش را انکار نکرد یا علیه تو به دست و زبان کمک کرد یا از یاری ات دست کشید یا از جهاد به همراه تو کناره گیری کرد یا فضل تو را کوچک شمرد و حقّت را انکار کرد یا با تو برابر نمود کسی را که خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او ».

این لعن ها بسیار سنگین هستند و گروه های مختلف را شامل می شوند.[13]

ب. حاوی 70 آیۀ ولایت

در زیارت غدیریه نزدیک به 70 آیه بر امیرالمؤمنین(ع) و شیعیان و دشمنان ایشان تطبیق داده شده که به اهمّ آن ها اشاره می شود:

1. برتری عالم: [هَلْ یسْتَوِی الَّذِین یعلَمُونَ وَ الَّذِین لا یعْلَمُونَ]؛[14] و علم امیرالمؤمنین(ع) بر همه برتری داشت؛

2. برتری مجاهد: [وَ الَّذِی نطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِیلِهِ قَالَ اللهُ تَعَالَی وَ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَی الْقَاعِدِینَ أَجْرا عَظِیما دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ کانَ اللهُ غفُوراً رَحیماً]؛[15] و مجاهدی هم چون امیرالمؤمنین(ع) نداشتیم؛

3. برتری مهاجران: [الَّذِینَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سبِیلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللهِ وَ أُولَئِک هُمُ الْفَائِزُونَ یبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِیهَا نعِیمٌ مقِیمٌ خالِدِینَ فِیهَا أَبَداً إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِیمٌ]؛[16] و امیرالمؤمنین(ع) مؤمن مهاجر رزمنده بود؛

4. آیۀ تبلیغ: «أَوْحَی إِلَیهِ رَبُّ الْعَالَمِینَ: [یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فمَا بلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ]؛[17] و این آیه مربوط به اعلام امامت امیرالمؤمنین(ع) در غدیر است؛

5. نزول آرامش: «[وَ یوْمَ حُنَینٍ... ثُمَّ أَنْزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلَی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ][18] وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ منْ یلِیک وَ عمُّک الْعبَّاسُ»؛ نقش اصلی در پیروزی جنگ حنین با امیرالمؤمنین(ع) بود؛

6. توبه پذیری: «وَعْدَ اللّهِ تَعَالَی بِالتَّوْبَةِ وَ ذَلِک قَوْلُ اللّه جلَّ ذِکرُهُ: [ثُمَّ یتُوبُ اللهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِک عَلَی مَنْ یشَاءُ؛][19]«سپس خداوند - بعد از آن- توبۀ هر کس را بخواهد (و شایسته بداند)، می پذیرد و خداوند آمرزنده و مهربان است»؛

7. ارتداد: [یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتدَّ منْکمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافرِینَ]؛[20] «ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما از آیین خود بازگردد (به خدا زیانی نمی رساند)، پس خداوند جمعیتی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند»؛

8. راسخان در علم: [رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاکتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ رَبَّنَا لا تزِغْ قلُوبَنَا بعْدَ إِذْ هَدَیتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْک رَحْمَةً إِنَّک أَنْتَ الْوَهَّابُ]؛[21] «(راسخانِ در علم می گویند:) پروردگارا! دل های ما را بعد از آن که ما را هدایت کردی، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش که تو بخشنده ای. » یکی از راسخان در علم، امیرالمؤمنین(ع) بود.

ج. تکرار صفت امیرالمؤمنین(ع)

امام هادی(ع) هر بخشی را با «السَّلامُ علَیکَ یا أمِیرَالْمُؤْمِنِینْ» یا «أَشهدُ أَنَّکَ أمِیرَالْمُؤْمِنِینْ» و امثال آن شروع می کنند و بیش از 12 مرتبه این صفت تکرار شده است، پس شایسته است به جای لفظ «امام» از عنوان امیرالمؤمنین(ع) استفاده گردد؛ زیرا کلمۀ امام لفظِ مشترک است و مثلاً به أبوحنیفه و دیگران نیز امام می گویند، حتّی قرآن کریم برای ائمۀ کفر نیز لفظ امام به کار برده است؛ ولی عنوان «امیرالمؤمنین» مختصّ امیرالمؤمنین علی(ع) است و اهل بیت(ع) اجازه نمی دادند که حتّی به خود آن ها نیز «امیرالمؤمنین» اطلاق شود.

د. برادر رسول خدا(ص)

در متن زیارت غدیریه می خوانیم: «أَشهَدُ أَنَّک أَخُو رَسُولِ اللّهِ وَ وَصیهُ وَ وَارِث عِلْمِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَی شَرْعِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ؛ شهادت می دهم که تو برادر، جانشین، وارث علم و امین رسول خدا(ص) بر قانونش و جانشین او در امتش هستی. » برادری میان رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) جزء متواترات می باشد که علامه امینی(ره) به 50 مورد آن اشاره کرده است.[22] از جمله: قبل از هجرت[23] و پس از هجرت، هنگامی که رسول خدا(ص) بین مهاجرین و انصار عقد اخوت بست.[24] رسول خدا(ص) فرمودند: «ای علی! برخیز! سوگند به خدا که تو را راضی خواهم نمود. تو برادرم هستی و پدر فرزندانم!»[25]

روایات فوق نشان گر چند مطلب است:

اول این که: این برادری حاکی از یک نوع ارتباط واقعی بوده است. به همین جهت رسول خدا(ص) در پاسخ امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «مگر تو برادری غیر از من داری؟» یا «...من تو را برای خودم ذخیره نموده ام»؛[26]

دوم این که: رسول خدا(ص) می فرمودند: «ای علی! تو برادر من در دنیا و آخرت هستی»؛[27]

سوم این که: به دنبال حقیقت اُخوّت، رسول خدا(ص) معنای وزارت را ذکر فرموده، به داستان اخوّت و وزارت هارون با موسی؟عهما؟ تشبیه کردند؛[28]

چهارم این که: منصب اُخوّت از تمام مناصب امیرالمؤمنین(ع) بالاتر است. رسول خدا(ص) فرمودند: به متعرّضین خود بعد از من بگو: «إنّی عَبدُالله وَ أخو رَسُولَه؛[29] من بندۀ خدا و برادر رسول خدا(ص) هستم.» پس غرض از این عقد اخوت، تعریف و بیان فضیلت آن حضرت بر غیر اوست؛ چون حضرت تنها نظیر رسول خدا(ص) در تمام فضایل و کمالات می باشند.

ه. فضایل فراوان امیرالمؤمنین(ع)

وقتی از «خلیل بن احمد» دربارۀ فضایل امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند، گفت: «کَیفَ أصِفُ رَجُلاً کَتَمَ أعادِیهِ مَحاسِنَهُ حَسَدَاً وَ أحَبّائِهِ خَوفَاً وَ مَا بَینَ الکَلِمَتَینِ مَلَأُ الخَائِفِین؛[30] چگونه می توانم مردی را توصیف کنم که دشمنانش از روی حسادت و دوستانش از ترسِ دشمنان محاسن او را پنهان کردند؛ اما بین این دو رفتار، فضایلش تمام شرق و غرب عالم را فراگرفته است؟!» و آن کسی که در حقیقت امیرالمؤمنین(ع) را شناخت، خدا و رسول خدا(ص) بودند: «یا علِی ما عَرَفَ اللّه حَقَ مَعْرِفَتِهِ غَیرِی وَ غَیرُک وَ مَا عَرَفَک حَقَ مَعْرِفَتِک غَیرُ اللهِ وَ غَیرِی؛[31] ای علی! خداوند را نشناخت به حقیقت شناختش، جز من و تو و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.» و در جای دیگر فرمود: «یَا عَلِی! لا یَعرِفُ الله تَعالَی إلّا أنَا وَ أنتَ وَ لا یَعرِفُنِی إلّا الله وَ أنتَ وَ لا یَعرِفُکَ إلّا الله وَ أنَا؛[32] ای علی! خدا را نشناخت، جز من و تو و مرا نشناخت، جز خدا و تو و تو را نشناخت، مگر خدا و من» و نیز فرمود: «خدای تعالی آن قدر فضایل برای برادرم علی بن ابی طالب(ع) قرار داده است که نمی توان آن ها را شمرد. کسی که یک فضیلت از فضایل او را بیان کند و به آن اقرار داشته باشد، خدای تعالی تمام گناهان گذشته و آیندۀ او را می بخشد، ولو این که وقتی وارد محشر می شود، به اندازۀ تمام جن و انس با خود گناه بیاورد. کسی که فضیلتی از فضایل امیرالمؤمنین(ع) را بنویسد، تا زمانی که آن نوشته باقی است، ملائکه برای او استغفار می کنند و کسی که فضیلتی از فضایل امیرالمؤمنین(ع) را بشنود، خدای تعالی تمام گناهانی را که با چشم و گوش مرتکب شده است، می بخشد.»[33]

بیش از 200 فضلیت امیرالمؤمنین(ع) در این زیارت بیان شده است که به نمونه هایی اشاره می شود:

1. وارث علم انبیا(ع): «السَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیدَ الْوَصِیینَ وَ وَارِث علْمِ النَّبِیینَ»؛

2. حجّت رسا: «السَّلامُ عَلَیک یا. .. حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَی عِبَادِهِ؛ سلام بر تو ای... حجّت رسای خدا بر بندگانش»؛

3. دین معتدل: «السَّلامُ عَلَیک یا دِینَ اللّهِ الْقَوِیمَ»؛

4. صراط مستقیم و نبأ العظیم: «... وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِیمَ السَّلامُ عَلَیک أَیهَا النَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ یسأَلُونَ؛ سلام بر تو ای راه راست خدا! سلام بر تو ای خبر بزرگی که آن ها در آن اختلاف کردند و از آن بازخواست می شوند»؛

5. آقای مسلمانان و...: «السَّلامُ عَلَیک یا سَیدَ الْمُسْلِمِینَ وَ یعْسُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ...؛[34] سلام بر تو ای آقای مسلمانان و رئیس دین و پیشوای اهل تقوا و مقتدای سپیدرویان»؛

6. وفاگر به عهد: «وَ أَشْهَدُ أَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللّهِ تَعَالَی وَ أَنَّ اللّهَ تَعَالَی مُوفٍ لَک بِعَهْدِهِ...؛ و شهادت می دهم که تو به عهد خدای تعالی وفا کردی و خدا وفاکننده به عهد خویش با توست و هرکس به آن پیمانی که با خدا بسته، وفا کند، خدا پاداش بزرگی به او خواهد داد»؛

7. ولایت قرآنی و تصدیق نبوی(ص): «وَ أَشْهَدُ أَنک أَمیرُالْمُؤْمِنِینَ الْحقُّ الَّذِی نَطَقَ بِوِلایتِک التَّنْزِیلُ وَ أَخَذَ لَک الْعَهْدَ عَلَی الْأُمَّةِ بِذَلِک الرَّسُولُ...؛[35] و شهادت می دهم که تویی امیر مؤمنان؛ آن حقّی که قرآن به ولایتت گویا شد و رسول خدا(ص) در این زمینه برای تو از امتت پیمان گرفت و شهادت می دهم که تو و عمو و برادرت، کسانی هستید که با خدا با جان خود معامله کردید »؛

8. کامل کنندۀ دین: «أَشْهَدُ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ أَنَّ الشَّاک فِیک مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمینِ وَ أَن الْعادِلَ بِک غَیرَک عَانِدٌ [عَادِلٌ] عَنِ الدِّینِ الْقَوِیمِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِینَ وَ أَکمَلَهُ بِوِلایتِک یوْمَ الْغدِیرِ. ..؛

شهادت می دهم ای امیر مؤمنان که شک کننده دربارۀ تو، به رسول امین(ص) ایمان نیاورده و روی گرداننده از ولایت تو به ولایت غیر، معاندانه روی گردان از دین است؛ دین میانه ای که پروردگار جهانیان برای ما پسندیده و آن را در روز غدیر با ولایت تو کامل نموده است »؛[36]

9. مخالف هوس: «وَ أَشهَدُ أَنَّک لَمْ تَزَلْ لِلْهوَی مخَالِفاً وَ لِلتُّقَی مُحَالِفاً وَ عَلَی کظْمِ الْغَیظِ قَادِراً وَ عَنِ النَّاسِ عَافِیاً غَافِراً...؛ و شهادت می دهم که تو پیوسته با هوای نفست مخالف بودی و با پرهیزگاری هم پیمان و به فروخوردن خشم خویش توانا و گذشت کننده از مردم و آمرزندۀ آنان...»؛[37]

10. بندۀ خالص و مجاهد به جهاد اکبر و اصغر: «ألسَّلامُ عَلَیک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عبَدْتَ اللّه مُخْلِصاً وَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ صَابِراً وَ جدْتَ بنَفْسِک محْتَسِباً وَ عمِلْتَ بکتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نبِیهِ...؛[38] سلام بر تو ای امیر مؤمنان(ع) که خدا را خالصانه عبادت کردی و صابرانه در راه خدا جهاد نمودی و به حساب خدا جانبازی کردی و به کتابش عمل نمودی و روش پیامبرش را پیروی کردی و نماز را برپا داشتی و زکات را پرداختی و به معروف امر کردی و تا توانستی، از منکر نهی نمودی...»؛

11. شجاعت بی نظیر: «وَ أَنْتَ الْقَائِلُ لا تَزِیدُنِی کثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِی عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّی وَحْشَةً وَ لَوْ أَسْلَمَنِی النَّاسُ جَمِیعا لَمْ أَکنْ متَضَرِّعا اعْتَصَمْتَ بِاللّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَی الْأُولَی فَزَهِدْتَ وَ أَیدَک اللّهُ وَ هَدَاک وَ أَخْلَصَک وَ اجتَبَاک...؛[39] و تویی گویندۀ این سخن: کثرت مردم در پیرامونم عزتی به من نیفزاید و پراکنده شدنشان ترسی به من اضافه نکند؛ اگر همۀ مردم از من دست بردارند، نالان نشوم! پناهنده به خدا شدی و عزّت یافتی. آخرت را بر دنیا برگزیدی و پارسا گشتی. خدا تأییدت نمود و راهنمایی فرمود و در گردونۀ خلوص قرار داد و تو را برگزید. کردارهایت ضد و نقیض نشد، گفتارهایت اختلاف نیافت و حالاتت زیر و رو نگشت...»؛

12. شقاوت و کفر منکران ولایت: «وَ أَنهُ الْقَائِلُ لَک وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ ما آمنَ بِی مَنْ کفَرَ بِک وَ لا أَقَرَّ بِاللّهِ مَنْ جَحَدَک وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْک وَ لَمْ یهْتَدِ إِلَی اللّهِ وَ لا إِلَی مَنْ لا یهْتَدِی بِک...؛[40] و او گویندۀ این سخن به حضرت توست: سوگند به کسی که مرا به حق برانگیخت! به من ایمان نیاورد آن که به تو کافر شد و به خدا اقرار ننمود آن که به انکار تو برخاست. گمراه شد کسی که مردم را از تو بازداشت و به سوی خدا و به جانب من راه نیافت...»؛

13. تابع محض الهی: «وَ أَشْهَدُ أَنَّک مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَکتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ؛ و گواهی می دهم که تو اقدام به کاری نکردی و از امری بازننشستی و سخنی نگفتی و سکوتی نکردی، جز به امر خدا و رسول او ».

پی نوشت ها:

[1] المزار الکبیر، محمد بن جعفر بن مشهدی، مصحّح: جواد قیومی اصفهانی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم )، قم، چاپ اول، 1419ق، ص 264؛ بحار الأنوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفاء،١٤٠٣ ق، ج 100، ص 346.

[2] هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، شیخ عباس قمی، مؤسسه جهانی سبطین، قم، ۱۳۸۳ش، ص 241.

[3] تاکنون شرح هایی درباره زیارت غدیریه چاپ شده که مهم ترین آن ها عبارت است از: در پیش گاه امام پارسایان، محمدرضا بحرینی ، دلیل ما، قم، ۱۳۷۸ش؛ میثاق با غدیر، محمدتقی رهبر، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش؛ پژوهشی پیرامون آیات قرآن در زیارت غدیریه، محمدحسین صفاخواه و عبدالحسین طالعی، نشر بهاره، تهران، ۱۳۸۰ش؛ شرح زیارة الغدیر، سید عبدالمطلب موسوی خرسان، باقیات، قم، ۱۴۲۸ق.

[4] پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیة الله العظمی وحید خراسانی(حفظه الله)به آدرس: wahidkhorasani. com

[5] پایگاه اینترنتی «ثاقب» به آدرس: msagheb.ir، مورخ 29 شهریور، 1400، به نقل از حجة الإسلام و المسلمین حامد کاشانی.

[6] المزار، محمد بن مکی جزینی عاملی(شهید اول)، به کوشش: سید محمدباقر موحد ابطحی، مؤسسة الامام المهدی(ع)، قم، ۱۴۱۰ق، ص64.

[7] هدیة الزائرین، ص ۲۴۲؛ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، نشر اُسوه، قم، ص ۳۶۱.

[8] المزار الکبیر، محمد بن جعفر بن مشهدی، ص264: «السَّلامُ علَی محَمَّدٍ رَسُولِ اللهِ خَاتَمِ النَّبِیینَ وَ سَیدِ الْمرْسَلِینَ وَ صفْوَةِ رَبِّ الْعالَمِینَ أَمینِ الله عَلَی وَحْیهِ وَ عَزَائِمِ أَمرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَ الْمُهَیمِنِ عَلَی ذَلِک کلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِیاتُهُ السلامُ علَی أَنْبِیاءِ اللهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِکتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ عبَادِهِ الصالِحِینَ».

[9] بقره /89؛ بقره/ 161؛ نساء/ 52؛ هود/18؛ احزاب/ 57.

[10] المزار الکبیر، ص 264؛ بحارالانوار، ج 100، ص 346.

[11] المزار الکبیر، ص 265.

[12] «أللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِی الْحُسَینِ وَ قَاتِلِیهِ وَ الْمُتَابِعِینَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِیهِ وَ الرَّاضِینَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِیهِ لَعْنا وَبِیلا اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ محَمَّدٍ وَ مانِعِیهِمْ حقُوقَهُمْ اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ محَمَّدٍ باللَّعْنِ وَ کلَّ مسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ» المزار الکبیر، ص 265.

[13] همان، ص 266.

[14] زمر/ 9.

[15] نساء/ 95.

[16] توبه/ 19-20.

[17] مائده/ 67.

[18] توبه/ 25-26.

[19] توبه/ 27.

[20] مائده/ 54-56.

[21] آل عمران/ 8.

[22] الغدیر، عبدالحسین امینی، بنیاد بعثت، تهران، 1376ش، ج ۳، ص ۱۶۲-۱۸۰.

[23] السیرة الحلبیة، حلبی شافعی، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق، ج 2، ص 125؛ شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، قاضی نعمان مغربی، جامعۀ مدرسین، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج2، ص 178.

[24] الفصول المهمة، ابن صباغ، المجمع العالمی لأهل البیت(ع)، قم، 1432ق، ج ۱، ص ۲۲۰.

[25] عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، یحیی بن حسن ابن بطریق، مؤسسة النشر الإسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق، ص 168.

[26] امام شناسی، سید محمدحسین حسینی تهرانی ، نشر علامه طباطبایی، مشهد، چاپ سوم، 1426ش، ج 2، ص 195-196.

[27] همان، ص 197.

[28] همان، ص 198.

[29] تاریخ مدینة دمشق، علی بن حسن ابن عساکر، محقّق: عمرو بن غرامة عمروی، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ج 42، ص 61.

[30] روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محمدتقی مجلسی، مصحّح: حسین موسوی کرمانی و علی پناه اشتهاردی، مؤسسۀ فرهنگی-اسلامی کوشان پور، قم، 1406ق، ج 13، ص 265.

[31] مناقب آل أبی طالب(ع)، محمد بن علی ابن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، 1379ق، ج 3، ص268.

[32] روضة المتقین، ج 13، ص 273.

[33] «إِنَّ اَللهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی جَعَلَ لِأَخِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَضَائِلَ لاَ یحْصِی عَدَدَهَا غَیرُهُ فَمَنْ ذَکرَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِهِ مُقِرّاً بِهَا غَفَرَ اَللهُ ما تقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ وَافَی اَلْقِیامَةَ بِذُنُوبِ اَلثَّقَلَینِ وَ مَنْ کتَبَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِی لَمْ تَزَلِ اَلْمَلاَئِکةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِی لِتِلْک اَلْکتَابَةِ رَسْمٌ أَوْ أَثَرٌ وَ مَنِ اِسْتَمَعَ إِلَی فَضِیلَةٍ منْ فضَائِلِهِ غفَرَ اَللهُ لَهُ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی اِکتسَبَهَا بالاِسْتِمَاعِ وَ منْ نَظَرَ إِلَی کتَابَةِ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اَللهُ لَهُ اَلذُّنُوبَ اَلَّتِی اِکتَسَبَهَا بِالنَّظَرِ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللهِ صَلَّی اَللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ اَلنَّظَرُ إِلَی عَلِی بنِ أَبی طالِبٍ عِبَادَةٌ وَ ذِکرُهُ عِبَادَةٌ وَ لاَ یقْبَلُ إِیمَانُ عَبْدٍ إِلاَّ بِوَلاَیتِهِ وَ اَلْبرَاءَةِ منْ أَعْدَائِهِ» روضة المتقین، ج13، ص 273.

[34] «وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّک أَخُو رَسُولِ اللهِ وَ وَصِیهُ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ وَ أَمِینُهُ علَی شرْعِهِ وَ خلِیفَتُهُ فِی أُمَّتِهِ،وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَی نَبِیهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عنِ الله ما أَنْزَلَهُ فِیک فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَی أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِک وَ وِلایتِک وَ عَقَدَ علَیهِمُ الْبیعَةَ لَک وَ جَعَلَک أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ کمَا جَعَلَهُ اللهُ کذَلِک ثُمَّ أَشْهَدَ اللهَ تَعَالَی عَلَیهِمْ فَقَالَ أَ لَسْتُ قَدْ بلَّغْتُ فقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَی فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ کفَی بِک شَهِیدا وَ حَاکما بَینَ الْعِبَادِ» المزار، ص266.

[35] «... وَ أَشهَدُ أَنَّک وَ عَمَّک وَ أَخَاک الَّذِینَ تَاجَرْتُمُ اللهَ بنُفُوسِکمْ، فأَنْزَلَ الله فِیکمْ إِنَّ اللهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَموَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللهِ فَیقْتُلُونَ وَ یقْتَلُونَ وَعْدا عَلَیهِ حَقّا فی التوْرَیةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَی بعَهْدِهِ منَ اللهِ فاسْتَبْشِرُوا ببَیعِکمُ الَّذِی بایعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللهِ وَ بشِّرِ الْمؤْمِنِینَ» المزار، ص 267.

[36] «...الْغَدِیرِ وَ أَشْهَدُ أَنَّک الْمَعْنِی بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فتَفَرَّقَ بِکمْ عَنْ سَبِیلِهِ ضَلَّ وَ اللهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاک وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاک» المزار، ص 267.

[37] «وَ إِذَا عُصِی اللهُ سَاخِطا وَ إِذَا أُطِیعَ اللهُ رَاضِیا وَ بِمَا عَهِدَ إِلَیک عَامِلا رَاعِیا لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حَافِظا لِمَا استُودِعْتَ مبَلِّغا مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِرا مَا وُعِدْتَ وَ أَشْهَدُ أَنَّک مَا اتَّقَیتَ ضَارِعا وَ لا أَمْسَکتَ عَنْ حَقِّک جَازِعا وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِیک [عَاصِیک ] نَاکلا وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَی بِخِلافِ مَا یرْضِی اللهَ مُدَاهِنا وَ لا وَهَنْتَ لِما أَصابَک فِی سَبِیلِ اللهِ، وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَکنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّک مُرَاقِبا مَعَاذَ اللهِ أَنْ تَکونَ کذَلِک بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّک وَ فَوَّضْتَ إِلَیهِ أَمْرَک وَ ذَکرْتَهُمْ فَمَا ادَّکرُوا وَ وَعظْتَهُمْ فمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللهَ فَمَا تخَوَّفُوا وَ أَشهَدُ أَنَّک یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ فضائل علی حَتَّی دَعَاک اللهُ إِلَی جِوَارِهِ وَ قَبَضَک إِلَیهِ بِاخْتِیارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَک الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِیاک لِتَکونَ الْحُجَّةُ لَک علَیهِمْ معَ مَا لَک مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ علَی جَمِیعِ خَلْقِهِ» المزار، ص 267.

[38] «وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِیا مَا عِنْدَ اللهِ رَاغِبا فِیمَا وَعَدَ اللهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ،وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ أَفک منْ نَسَبَ غَیرَ ذَلِک إِلَیک وَ افْتَرَی بَاطِلا عَلَیک وَ أَوْلَی لِمَنْ عَنَدَ عَنْک لَقَدْ جَاهَدْتَ فِی اللهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَی الْأَذَی صَبْرَ احْتِسَابٍ وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ صَلَّی لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَی صَفْحَتَهُ فِی دَارِ الشِّرْک وَ الْأَرْض مشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَ الشیطَانُ یعْبَدُ جَهْرَةً » المزار، ص 267.

[39] «فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُک وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُک وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُک وَ لا ادَّعَیتَ وَ لا افْتَرَیتَ عَلَی اللهِ کذِبا وَ لا شَرِهْتَ إِلَی الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَک الْآثَامُ وَ لَمْ تَزَلْ عَلَی بَینَةٍ مِنْ رَبِّک وَ یقِینٍ مِنْ أَمْرِک تَهْدِی إِلَی الْحقِّ وَ إِلَی صرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ،وَ أُقْسِمُ بِاللهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّدا وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ وَ أَنَّک مَوْلای وَ مَوْلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ أَنَّک عَبْدُ اللهِ وَ وَلِیهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِیهُ وَ وَارِثُهُ» المزار، ص 268.

[40] «وَ هوَ قوْلُ رَبِّی عَزَّ وَ جَلُّ وَ إِنِّی لَغفَّارٌ لِمنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَی إِلَی وِلایتِک مَوْلای فَضْلُک لا یخْفَی وَ نُورُک لا یطْفَأُ [لا یطْفَی ] وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَک الظَّلُومُ الْأَشْقَی مَوْلای أَنْتَ الْحُجَّةُ علَی الْعبَادِ وَ الْهادِی إِلَی الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ مَوْلای لَقَدْ رَفَعَ اللهُ فی الْأُولَی منْزِلَتَک وَ أَعْلَی فِی الْآخِرَةِ دَرَجَتَک وَ بَصَّرَک مَا عَمِی عَلَی مَنْ خَالَفَک وَ حَالَ بَینَک وَ بَینَ مَوَاهِبِ اللهِ لَک»المزار، ص 268.

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

علت تاکید و سفارش بر خواندن زیارت عاشورا چیست؟

برای زیارت هیچ امامی، به اندازه زیارت امام حسین (ع) در کربلا تاکید نشده است. آنچه در زیارت حسین بن علی (ع) بسیار چشم گیر است، ثواب‌های کلان و پاداش‌های عظیم و حیرت آوری است که در روایات اهل‌بیت (ع) برای آن بیان گشته است.

اهمیت زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه رجب

یکی از زیباترین و شریف ترین ماههای سال ماه رجب ماه مغفرت الهی است. در متون و منابع روایی اعمال عبادی و ارزشمندی همچون دعا، استغفار و روزه، برای این ماه مبارک ذکر شده است.

مژده به زائران اربعین امام حسین علیه السلام

عبد اللّه ابن ابی یعفور می گوید: از امام صادق علیه السّلام شنیدم که به شخصی از دوستانش فرمودند:

زیارت به هوای کدام شفاعت؟

بی گمان یکی از انگیزه های زیارت برای بسیاری از زائران، دست یابی به فیض بزرگ «شفاعت» از سوی امام معصوم(ع) است. زائر آرزو دارد که مورد شفاعت امام قرار گیرد و در روز رستاخیز بر اثر این شفاعت، همه کاستی های اخلاقی و رفتاری او جبران شود و به بهشت ابدی راه یابد، ولی آیا شفاعت اهل بیت(ع) بدون ضابطه و به دور از قانون و تنها بر آمده از التماس و گریه زائر است یا اینکه موضوع مهم شفاعت، بر اساس ضابطه ای درست و قانون عقلانی صحیح، استوار است؟

آیا زیارت اهل قبور فایده ای دارد

روح‌ متوفّی‌ با‌ قبر خود ارتباط‌ زیادی‌ دارد و زیارت‌ ارواح‌ در سر قبورشان‌ اثر بیشتری‌ دارد. و لذا مۆمن‌ زائر بواسطه‌ دریچه‌ قبر، خود را به‌ روح‌ متوفی مرتبط‌ نموده‌ و بدینوسیله‌ با ارواح‌ ارتباط‌ پیدا می كند و بهره‌ می گیرد.حال باید دید نحوه زیارت اهل قبور چگونه باید باشد؟

چگونه از راه دور به زیارت اهل‌قبور برویم؟

امسال به‌منظور پیشگیری از شیوع بیماری کرونا ، باید جز در موارد خاص و ضروری از خانه خارج نشده و زیارت حضوری اهل قبور را به زمان بعد از رفع این بیماری موکول کنیم. بهترین کار در این شرایط این است که هدایای خود را از خانه‌های خود برای اموات بفرستیم.

ثواب زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام

برخی شیعیان نزد امام هادی علیه السلام رفته و گفتند ما از زیارت کربلا آمدیم و حضرت در جواب فرمود که شما در ری زیارت عبدالعظیم را کنید مثل این است که امام حسین علیه السلام را زیارت کرده اید.

هشت فراز نورانی

دیدار دوست با سلام آغاز می شود. با امنیت و سلامت. این آموزه دین ما، اسلام است و دستور آئینمان که مسلمانی است.[1] زائر امام حسین (ع) با سلام آغاز می کند.

زیارت پیاده

غیر از عشق و محبت ، که پای زائر را پیاده به مرقد حسین (ع) می کشاند و رنج سفر و خوف و خطر را به جان می خرد ، پیاده روی برای زیارت سیدالشهداء ، ثواب بسیار دارد و مورد تأکید پیشوایان دین است .

زیارت به هوای کدام شفاعت؟

بی گمان یکی از انگیزه های زیارت برای بسیاری از زائران، دست یابی به فیض بزرگ «شفاعت» از سوی امام معصوم(ع) است. زائر آرزو دارد که مورد شفاعت امام قرار گیرد و در روز رستاخیز بر اثر این شفاعت، همه کاستی های اخلاقی و رفتاری او جبران شود و به بهشت ابدی راه یابد، ولی آیا شفاعت اهل بیت(ع) بدون ضابطه و به دور از قانون و تنها بر آمده از التماس و گریه زائر است یا اینکه موضوع مهم شفاعت، بر اساس ضابطه ای درست و قانون عقلانی صحیح، استوار است؟