مطالب مربوط به برچسپ
مردی
مردی در قله های رفیع نور
او را با ابهت و صلابتش می شناسیم، همان ابهت و صلابتی که کفار مکه همین که او را سوار بر اسب و در حال نزدیک شدن می دیدند، دست از آزار مسلمین بر می داشتند و با ورودش درصدد دفاع از خود بر می آمدند. هنوز طنین صدایش در مکه به گوش می رسد: دروغ کجاست؟ حقیقت کجاست؟ درحالی که محمد (ص) هنوز حرف هایش را برایتان نگفته است. من به دین برادر زاده ام درآمده ام. هرکس جرأت جنگیدن دارد، بیاید با من بجنگد. و همه فرار می کردند...
مردی در قله های رفیع نور
او را با ابهت و صلابتش می شناسیم، همان ابهت و صلابتی که کفار مکه همین که او را سوار بر اسب و در حال نزدیک شدن می دیدند، دست از آزار مسلمین بر می داشتند
مردی متفاوت
تو زیباتر از همسالانت بودی، رشیدتر، چابک تر و سرزنده تر.
خانه خلیل
مردی غروب کرد وقتی افق شکست خورشید دیگری جای پدر نشست