از روایت غدیر تا عید غدیر

برچسپ ها: غدیر ، خدا ، رسول ، روایت غدیر

Print Friendly and PDF

جعفریان، رسول

هجدهم ذی حجه سال دهم هجرت

آنچه به عنوان حدیث غدیر و به نام روز غدیر می شناسیم، روایت و حکایتی درباره رخدادی است که در سال دهم هجرت، روز هجدهم ذی حجه، در منطقه غدیر خم رخ داد و چنان که روایات تاریخی گزارش کرده اند، طی آن، رسول خدا (ص) در حالی که پس از انجام تنها حج تمتع خود به مدینه باز می گشت، مردم را در این نقطه نگاه داشت، و علی علیه السلام را با تعبیری که در احادیث آمده «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» به عنوان «ولیّ مؤمنان» پس از خود معین کرده است: «علی ولی کل مومن من بعدی». بدین ترتیب حدیث و روز غدیر، ریشه در اتفاقی دارد که در «غدیر خم» یا همان آبگیر خم رخ داده است. غدیر خم، منطقه ای است شناخته شده در فاصله ی یک میلی جحفه  یکی از میقات های حجاج  که بسیاری از جغرافی دانان قدیم در باره آن سخن گفته اند و از جمله یاقوت حموی در معجم البلدان، ذیل همین عنوان «غدیر خم» در باره ویژگی های جغرافیایی آن سخن گفته است. یاقوت که گرایش ناصبی گرایانه و ضد علوی دارد، به نقل از منابع می گوید که که حضرت در غدیر خم خطبه خواند، اما هیچ اشاره ای به محتوای آن نمی کند! یعقوبی هم در قرن سوم نوشته است: «و إلی الجحفة و بها قوم من بنی سلیم، و غدیر خم من الجحفة علی میلین عادل عن الطریق». فاصله غدیر خم تا جحفه، دو میل است. این منطقه تا امروز شناخته شده است و چندین مقاله در باره تعیین محل دقیق آن نوشته شده است.

غدیر، آیه اکمال و آیه تبلیغ

بنا به آنچه در روایات و اخبار تاریخی آمده، حدیث غدیر یا به معنای دقیق تر «حدیث ولایت» در ادامه نزول دو آیه در قرآن در سوره مائده  آخرین سوره نازل شده یا یکی به آخر  است: نخست: آیه «الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن دِینِکمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینکمْ وَ أَتمَمْتُ علَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینا» (مائده 3) که به آیه اکمال معروف است، و دیگری آیه «یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یعصِمُک منَ الناسِ». (آیه 67). طبق استظهاری که علمای قدیم تا امروز داشته اند، تناسب این دو آیه با حدیث ولایت، به این دلیل است که در این سال، و با انجام این رسالت  رسالتی که خداوند موکدا از رسول خواسته است آن را انجام دهد  دین تکمیل شده است. منابع متعددی گواهی می دهند که این آیات در شأن حدیث غدیر و اعلام امامت نازل شده است. در میان شیعیان، ولایت، یکی از مولفه های اصلی دین اسلام است که علاوه بر جنبه سیاسی، جنبه معنوی و الهی دارد. باور به جانشینی امام علی و فرزندانش برای رسول، به عنوان حجج الله، واسطه فیض و وسیله هدایت و ارائه دین درست. شیعیان بر این اساس، دین خود را پس از قرآن، از طریق روایات امامان تصحیح می کنند، و طرق دیگر را نمی پذیرند. البته در این زمینه گرایش های معتدل و تندرو یا غالی وجود دارد که باید در جای خود از آن سخن گفت. جالب است که در برخی از طرق حدیث غدیر آمده است که رسول (ص) حدیث ثقلین را هم در خطبه غدیر فرمودند.

امامت به نص الهی است و غدیر مهم ترین مستند آن

لازم است دو نکته را بگویم:

نکته اول این که: در قرآن، سلسله انبیایی که داریم، بسیاریشان، پدر و فرزند هستند. مانند ابراهیم و اسماعیل. این موارد، خداوند با تعبیر «ذریة بعضها من بعض» از آنها یاد کرده است. قصد ندارم به این تعبیر ذریه، نوعی مشروعیت ابدی در باره امامت بدهم، زیرا در قرآن هم تکیه اصلی برای برتری روی ویژگی های تقوایی فرد است، چنان که خداوند این نکته را از زبان ابراهیم در قرآن بیان کرده است که «لاینال عهدی الظالمین». اما در کل می شود توجه به بحث ذریه داشت. بنابر این، در کنار بحث ذرّیه، باید گفت، مهم ترین مستند شیعیان، اعتقاد به نص الهی یعنی تصریح خداوند بر امامت امام علی است و غدیر در مسیر، مهم ترین مستند آنهاست و به همین دلیل بهای زیادی به آن داده می شود.

نکته دوم این که در قرآن، عنوان «امام» و بیش از آن «ولی»، برای رهبری و امامت به کار رفته است. البته عنوان «خلیفه» برای انسان  به طور کلی روی زمین  بکار رفته و در جای دیگر خطاب به داود نیز چنین تعبیری آمده که خلیفه خدا روی زمین هستند. اما در داستان ابراهیم، تعبیر امام را چنان بکار برده که او را امام مردم قرار داده است: «انی جاعلک للناس اماما». آیه «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا» نیز شاهدی برای به کار بردن کلمه «ولی» برای این امر است. به نظر می رسد عنوان «ولی» بیشترین کاربرد را در این معنا «رهبری» داشته باشد و این البته امری است که باید روی آن دقت بیشتری کرد.

روایت کامل حدیث غدیر

متن حدیث غدیر، به شکل های بسیار مختلفی روایت شده و شاید اصلی ترین محور آن همین تعبیر «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» باشد که در بسیاری از منابع حدیثی مسلمانان از سنی و شیعه، از قدیم ترین ایام نقل شده است. با این حال، در منابع حدیثی کهن، شکل های کامل تری از این روایت یا حکایت هم هست. در این زمینه تحقیقات فراوانی شده و صورت های مختلف گردآوری شده است. در این مختصر، فقط یک روایت را که احمد بن حنبل، امام اهل سنت، در کتاب فضائل الصحابه نقل کرده، می آورم تا شما با سنخ این روایت آشنا شوید:

حدثنا عبد اللّه، قثنا أبی، نا عفان، قثنا حماد بن سلمة، قال: أنا علی بن زید، عن عدیّ بن ثابت، عن البراء بن عازب، قال: «کنا مع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلم فی سفر فنزلنا بغدیر خمّ فنودی فینا: الصلاة جامعة، و کسح لرسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلم تحت شجرتین، فصلی الظهر و أخذ بید علی فقال: أ لستم تعلمون أنی أولی بالمؤمنین من أنفسهم؟ قال: بلی، قال: أ لستم تعلمون إنی أولی بکل مؤمن من نفسه؟ قالوا: بلی، قال: فأخذ بید علی، فقال: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، قال: فلقیه عمر بعد ذلک، فقال: هنیئا لک یا ابن أبی طالب أصبحت و أمسیت مولی کل مؤمن و مؤمنة» (کتاب فضائل الصحابة، ج 2، ص: 739 ) و همین روایت در (انساب الاشرف: 2/356).

در روایت بالا، اصل ماجرا آمده، گرچه تاریخ آن را معین نکرده است. مهم ترین بخش آن چیزی است که در توضیح معنای ولایت به «اولویت» به کار می آید. رسول خطاب به مردم می گوید: آیا من نسبت به مومنان از خودشان اولی نیستم؟ آنها تایید می کنند و آنگه تعبیر «من کنت مولاه فعلی مولاه» و دعای «اللهم وال من والاه» را آورده و حتی تبریک عمر بن خطاب را هم که در منابع آمده، در آن درج کرده است. راوی این روایت، براء بن عازب انصاری از صحابه شناخته شده است و منبع هم کتاب مهمی از احمد بن حنبل (م 240) است که امام عقیدتی سنیان اهل حدیث یعنی سنی ترین اهل سنت است.

اسناد غدیر یا طُرُق حدیث غدیر: از صحابه تا رسیدن به کتابها

یک نکته مهم را در باره سند این حدیث بگویم و آن این است که تعداد زیادی از صحابه رسول، این روایت را نقل کرده اند. وقتی می گوییم تعداد زیاد، باید توجه داشته باشید که بیشتر احادیث، یک یا دو سه راوی صحابی بیشتر ندارد، اما معدود روایاتی هست که خیلی از صحابه آن را روایت کرده اند و حدیث ولایت یا حدیث موالات از آن جمله است. از نظر روایت، داستان این طور است که صحابه حدیث را برای دیگران نقل کرده اند و عده ای از کسانی که به تدریج اهل علم شده اند، آنها را برای نسل بعد نقل کرده اند. ما امروزه در اهل سنت، کتب حدیثی داریم که همه از قرن سوم به بعد است و این احادیث تا آن زمان آمده و در این منابع مکتوب شده است. البته قبلش هم کمابیش مکتوب بوده اما آنها به دست ما نرسیده است. بنابر این، سلسله سندی در اول هر حدیث هست که آن را به رسول (ص) متصل می کند. حدیث غدیر را تعداد زیادی از صحابه و تابعین و بعدها محدثین نقل کرده اند. برخی از مولفان در قرن سوم و چهارم، طرق روایت غدیر را گردآوری و یک کتاب درست کرده اند. یعنی سند به سند، آن را نقل کرده و گرچه مضمون حدیث تکراری است، اما در اصل، تنوع اسناد، نشان از اتقان آن دارد. بنابر این کسی نگوید آیا کتابی در قرن اول و دوم هست که حدیث غدیر را نقل کرده و وقتی می گوییم در کتابهای حدیث قرن سوم آمده اعتراض کند. چنان که گفتم، احادیث اهل سنت، همه در بخاری و مسلم و دیگر آثاری است که از میانه قرن سوم به بعد است. برای شناخت طرق حدیث غدیر کافی است به کتاب تاریخ دمشق ابن عساکر نگاهی بیفکنیم و ببینیم چه مقدار از صحابه و تابعین این روایت را نقل کرده اند. خوشبختانه امروزه امکان سرچ در کتابهای قدیمی یک جا فراهم است و به سادگی و در عرض زمان کوتاهی می توان انبوهی از منابع غدیر را در کتب روایی و تاریخی اهل سنت به دست آورد.

اضطرابات سیاسی ایام رحلت رسول ص و کنار گذاشتن غدیر

یک مطلب مهم را هم بگویم. اصولا بعد از این که داستان غدیر اتفاق افتاد و خیلی ها تبریک گفتند، پیامبر به مدینه رفت و به تدریج، حضرت بیمار شد. در این بیماری چند حادثه اتفاق افتاد که همه نشان از آشفتگی اوضاع دارد. اولا قرار بود لشکری به فرماندهی اسامه بن زید به طرف شام برود که صحابه همراهی نکردند، چون احتمال می دادند پیامبر رفتنی باشد و بهتر دیدند که بمانند! یک اتفاقی هم به عنوان حادثه پنج شنبه «یوم الخمیس» افتاد که در صحیح بخاری هم آمده و پیامبر خواستند چیزی بنویسند که مردم بعد از ایشان گمراه نشوند، اما سروصدا بلند شد و اجازه نوشتن آن را هم ندادند و حتی گفتند که پیامبر  نعوذ باللّه  هذیان می گوید. چند روزی هم پیامبر برای نماز نتوانست بیاید، که عده ای سر خود، ابوبکر را جلو گذاشتند و پیامبر که متوجه شد، با حال زار خود به مسجد آمد و رفت جلو ایستاد. همه اینها، و برخی داستانهای دیگر نشان می داد که اوضاع خوبی از نظر سیاسی نیست.

سقیفه هم که درست شد، سببش اختلاف اوس و خزرج بود و این هم طبعا با توجه به سرعت تشکیل آن، شاهد درهم ریختگی در وضع صحابه بود. جالب است که در آن بلبشو، دو سه نفر از مهاجرین آمدند و با تحریک اختلافات میان انصار، اسب خلافت را سوار شدند. پیداست که در چنین اوضاعی کسی یاد غدیر نباشد. البته در سقیفه، اسمی از علی علیه السلام هم آمد، این را ابن اثیر در الکامل آورده اما کسی توجه نکرد. شما وقتی یک بحران سیاسی تند دارید و عده ای هم آن را تندترش می کنند، خیلی چیزها گم می شود. تا سالها روایت احادیث پیامبر هم ممنوع بود و این را در کتابهای تاریخ حدیث، به تفصیل نوشته اند. صحابه هم مشغول فتوحات و غنایم شدند. علاوه خودشان هم با یکدیگر درافتادند که به قتل عثمان منجر شد.

در این زمان، نمی دانیم دقیقا چه قدر از حدیث غدیر یاد شده است. اما نکته مهم این است که وقتی امام علی (ع) با همان روال عادی به خلافت رسید، اولا در میان کسانی که بیعت کردند، به روایت طبری، عده ای بر اساس «موالات» بیعت کردند. ثانیا وقتی امام،خلیفه رسمی شد، بعد از مدتی جنگ جمل درگرفت که عده زیادی از صحابه و مردم دیگر کشته شدند. حضرت از بصره به کوفه رفت. در آنجا مردم را در مسجد کوفه جمع کرد و از صحابه که عده زیادی از آنان حاضر بودند، خواست تا هر کسی که روز غدیر بوده برخیزد و شهادت بدهد که آن رویداد را دیده است. عده ای برخاستند و شهادت دادند. از این به بعد، حدیث غدیر، استوار شد و ماند. اگر امام این اقدام را نکرده بود، بی شبهه، حدیث غدیر پایمال شده بود. این حکایت را به عنوان حدیث مناشده یا حدیث رحبه می شناسند. اصل آن روایت غدیر است اما با همین حکایتی که عرض کردم. امام در جمع عظیم مردم کوفه فرمودند، اگر کسی که بوده، برنخیزد و شهادت ندهد، او را نفرین خواهد کرد. البته که غدیر از غیر این حکایت هم نقل شده و افرادی مانند ابن عباس اصرار داشتند تا مرتب آن را نقل کنند که یک نمونه اش را در کتاب «انساب الاشراف» (2/355) می توان دید. تردید ها همان زمانهای نخست هم در باره حدیث غدیر ابراز می شد. یک نمونه جالب است. ابی لیلی کندی گوید: ما جایی ایستاده و منتظر تشییع یک جنازه بودیم. زید بن ارقم هم بود. کسی آمد و از او پرسید: ای ابوعامر! آیا تو از رسول در روز غدیر خم شنیدی که به علی گفته باشد: من کنت مولاه فعلی مولاه؟. گفت آری. ابولیلی گوید: به زید بن ارقم [ابوعامر] گفتم: واقعا رسول الله چنین گفت: زید گفت: آری، چهار بار گفت «نعم قد قالها له اربع مرات». (فضائل الصحابه: 2/741).

حدیث مناشده غدیر: چگونه امام در مسجد کوفه غدیر را زنده کرد

چنان که اشاره شد، روایت غدیر به صورت مستقل از داستان گواهی صحابه بر صحت آن در مسجد کوفه نیز روایت شده است. برای نمونه ابوهریره هم به روایت بلاذری انساب الاشراف (2/356) که از منابع مهم تاریخی اهل سنت و از نیمه دوم قرن سوم هجری هست، حدیث غدیر را نقل می کرد: عن أبی هریرة رضی اللّه تعالی عنه قال: نظرت إلی رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم بغدیر «خم» و هو قائم یخطب و علی إلی جنبه فأخذ بیده فأقامه و قال: «من کنت مولاه فهذا مولاه». اما چنان که اشاره شد، حدیث مناشده، یعنی روایت قسم دادن امام به صحابه برای برخاستن و شهادت دادن به این که به چشم خود ناظر غدیر بوده اند، اساس روایت را در منابع بعدی تشکیل می دهد. دو نمونه را می آورم: برای نمونه یک تابعی معروف می گوید که در رحبه، حدیث را از امام علی شنیده است. این رحبه، همان داستان مسجد کوفه پس از آمدن از جنگ جمل به این شهر است که امام نیاز داشت تا به حدیث غدیر استناد کند تا مردم از او پیروی بیشتری در آن روزهای بحرانی بکنند: عبد الرّحمن بن أبی لیلی قال: سمعت علیا  بالرحبة  ینشد الناس من سمع رسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم یقول: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؟ فقام اثنا عشر بدریا، فشهدوا أنهم سمعوا رسول اللّه صلّی اللّه علیه و سلّم یقول: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». (تاریخ بغداد: 14/240).

این هم نمونه دیگر: حدّثنا سلیمان بن أحمد ثنا أحمد بن إبراهیم بن عبد اللّه بن کیسان المدینی سنة تسعین و مائتین ثنا اسماعیل بن عمرو البجلی ثنا مسعر عن طلحة بن مصرّف عن عمیرة بن سعد قال شهدت علیّا علی المنبر یناشد أصحاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم من سمع رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم یوم غدیر خمّ یقول ما قال فیشهد فقام اثنا عشر رجلا منهم أبو هریرة و أبو سعید و أنس بن مالک فشهدوا أنّهم سمعوا رسول اللّه صلی اللّه علیه و سلم یقول من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه. (تاریخ اصبهان: 1/142). این که با این همه طرق صحیح برای غدیر، کسی مثل ابن حزم بگوید: «و ما من کنت مولاه فعلی مولاه، فلا یصح من طریق الثقات اصلا» کمال بیشرمی است و مصحح فضائل الصحابه احمد بن حنبل هم با صحیح دانستن حدیث در باره این سخن ابن حزم گوید: و هذا الکلام فیه مجازفة قبیحه» در این اظهار نظر او، گزافه گویی زشتی دیده می شود. «فهولاء رجال الحدیث و هم ثقات اثبات معروفون» این همه افراد ثقه، دقیق و معروف در طرق این حدیث است. (فضائل الصحابه، 2/703 پاورقی). این مصحح سنی مذهب سعودی، باید توجه داشته باشد که حدیثی با این اتقان را بخاری ومسلم هم در کتاب های حدیثی خود نیاورده اند! و معنای آن این است که آنها نگرش تند اهل حدیث قدیمی بغداد پیش از احمد بن حنبل را داشته اند. بماند که بخاری در «التاریخ الکبیر» در چند مورد به مناسبت معرفی رجال، از واقع شدن آنان در طریق حدیث من کنت مولاه یاد کرده است.

فشار سیاست اموی، از حذف غدیر تا تحریف معنوی آن

دو نکته هست، یکی این که بسیاری از ترس امویان حدیث غدیر را روایت نمی کردند، چنان سعید بن جبیر می گفت: من حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» را از ابن عباس شنیدم، اما «فکتمته» آن را کتمان می کردم. (فضائل الصحابه: 2/703 ) دیگر این که معنای آن را تحریف می کردند تا به مفهوم امامت نباشد. احمد بن حنبل، در مقابل کسی که پرسید معنای این حدیث چیست، گفت ما فقط روایت می کنیم، در باره آن سوال نمی کنیم. (السنه ابوبکر خلال، ص 346  347 «قال: ما تکلم فی هذا، دع الحدیث کما جاء»)

تلقی شیعیان و محبان امام علی علیه السلام  که شمارشان هم در اوج فشارهای دوره خلفای اول و بعدها در طول نود سال بنی امیه که دشمن اصلی خود را علویان و اهل بیت می دانستند، کم بود  این بود که غدیر به معنای امامت است. طبعا شیعیان در این دوره اقلیت تحت فشار بودند و صدایشان کمتر شنیده می شد. شاید یکی از موارد بسیار جالب، این خبر است که عدی بن حاتم طایی در برابر معاویه، حدیث غدیر را مطرح کرد و گفت: «أ ما کان رسول اللّه، صلّی اللّه علیه و سلم أقامه علما یوم حجة الوداع، و نادی علیه یوم غدیر خمّ: ألا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه، و أخذل من خذله، و انصر من نصره» (اخبار الوافدین علی معاویه، ص 23). یک بار هم وقتی در حضور معاویه، عمرو بن عاص، به امام علی توهین کرد، کسی بنام «برد» که از قبیله «همدان» بود، آنجا بود و گفت ما از پدران خود شنیده ایم که رسول در مورد علی فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه. (الامامه السیاسه، 1/129). یک بار، سعد وقاص هم در برخورد با معاویه، گفت که علی نسبت به او سزاتر به حکومت است. معاویه پرسید چرا؟ سعد وقاص گفت: لأن رسول الله ص یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه. (انساب الاشراف: 5/87  88).

این در حالی بود که موالیان خلفا از اهل سنت، که اساس کارشان با سقیفه و خلافت ابوبکر و عمر و عثمان شکل گرفت، و بنی امیه آن را حمایت کردند، این بود که این حدیث، به معنای نصب امام علی به امامت نیست. طبعا نباید کسی از آنها انتظار داشته باشد که این را بپذیرند. در این باره، از سوی دو طرف، هزاران صفحه در کتابهای کلامی نوشته شده و در باره ادله خود سخن گفته اند. این گفتگوها از قرن اول بوده و سنیان، برای این که بگویند حسن مثنی اعتقاد به این که حدیث غدیر نص در امامت است نداشته، گفتگویی از او با یک «رافضی» آورده اند. (السنه ابوبکر خلال، ص 350، حدیث شماره 465، طبقات الکبری: 5/245). حداقل دلالت این قصه آن است که در نیمه دوم قرن اول بحث از غدیر و استناد آن برای امامت بوده است. اهل سنت مدعی بودند که الفاظی که در این حدیث به کار رفته به معنای نصب و استخلاف نیست، متکلمان شیعه هم می گفتند ولایت و ولی و اولی بودن، به معنای امامت است.

ما باید به جنبه های مذهبی و سیاسی و تسلط قدرت اهل سنت، در این بحث توجه داشته باشیم. این که به هر حال، نود سال حکومت بنی امیه، هدف اصلی محو تمام نشانه های ولایت و امامت اهل بیت بوده است. حدیث اهل سنت نیز در این دوره شکل گرفته و البته بعدها عباسیان، قدری فضا را آرام تر کردند. طبیعی است که در این زمینه برابر حدیث غدیر مقاومت کنند. شیعه، با وجود این که در اقلیت بود، با پشتوانه غدیر، مذهب خویش را حفظ کرد و وفاداریشان را به امام علی (ع) بر اساس همین حدیث، استوار نگاه داشتند. اشاره ام به عباسیان، شاید ایجاب کند این شاهد را بیاورم که وقتی عبدالسلام یشکری از خوارج، در سال 160 شورش کرد، و در سخنانش به امام علی (ع) توهین کرد، مهدی عباسی، در نامه اش، او را به یاد «حدیث صادق عن النبی» یعنی حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» انداخت (تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 292  293)

چرا طبری مورخ، کتابی در باره غدیر نوشت؟

چنان که گذشت، حدیث ولایت، در کتابهای حدیثی زیادی نقل شده و اساسا مولفان شیعه از قدیم، در پی اثبات این بودند که تواتر این حدیث مسلم و از بسیاری از احادیث دیگر، بیشتر است. در سالهای اخیر که کتابهای اهل حدیث از قرن سوم و چهارم منتشر شده، از جمله همین کتاب فضائل الصحابه احمد بن حنبل، یا السنه ابوبکر خلال و آثار مشابه، روشن شده است که حدیث غدیر، از مسلمات و مقبول اهل حدیث یا همان سنیان بغداد که تندترین اهل سنت بودند، بوده است. طبعا سنیان معتدل دیگر، مانند اهل سنت شهر اصفهان در قرن پنجم، در این زمینه، تلاش های بیشتری برای ثبت حدیث کردند. اما در اینجا می خواهم یک نمونه مهم را بگویم. از قدیم این سوال بود که اگر داستان غدیر اتفاق افتاده، چرا مورخی مانند یعقوبی نقل کرده، اما طبری آن را روایت نکرده است.

پاسخ به سادگی این است که به رغم آن که حدیث ولایت، در منابع بود، اما رهبران تندرو حنبلی در بغداد، چندان مایل به نشر این حدیث نبودند. به علاوه، شکل هایی از حدیث را روایت می کردند که عناصر انحرافی در آنها جای داده شده بود. مثلا گفته می شد، امام علی پیش از حج سال دهم یمن بوده، کسانی با او بد شدند، و وقتی نزد رسول آمدند و گلایه کردند، حضرت فرمود: من کنت مولاه. .. این داستان برابر روایت مشهور ساخته شده بود تا مساله را عادی جلوه دهند. یک نفر هم گفته بود که اساسا امام آن سال در یمن بود و به حج نیامد تا غدیری در کار باشد. وقتی این خبر به گوش محمد بن جریر طبری رسید، او تصمیم گرفت کتابی در طُرُق حدیث ولایت بنویسد و نوشت. پیش از این معنای نوشتن کتاب در طرق یک حدیث را توضیح دادم. طبری تمام طرق این روایت را گردآوری و یک کتاب دو جلدی نوشت. این کتاب به شهادت مورخان و محدثان، تا قرن هشتم هجری بوده و شمس الدین ذهبی در این قرن، آن را تلخیص کرده که سالهاست منتشر شده است. بنده هم سالها پیش، گزارش های کسانی که کتاب را دیده و از آن نقل کرده اند را آورده و تمامی آنچه از آن در منابع بعدی نقل شده بود را ضمن کتابی منتشر کردم. این مساله نشان می دهد طبری از این که غدیر را در تاریخ خود ننوشته، نگران مخالفت های دیگران بوده و از آنجایی که قصد داشته کتابی بنویسد که مقبول همگان باشد، از آوردن آن خودداری کرده است. این روشی معمول در میان برخی از مورخان است که ملاحظاتی دارند. همین که در بغداد متهم به تشیع شد، جنازه اش برای سر روز در زمین ماند، و این هم ناشی از رفتار عده ای تندرو از حنابله بغداد بود.

اقدام امامان به سمت عید اعلام کردن غدیر

این که غدیر به عنوان عید تلقی شده است، نکته ای است که باید اندکی شرح داد. به طور کل باید بگویم، اهل بیت، یعنی امامان، از همان آغاز، تأکید بر خواندن نماز خاص روز غدیر، و همین طور استحباب روزه گرفتن روز غدیر داشتند. مفضل بن عمر جعفی از قول امام صادق (ع) آورده است که روزه گرفتن روز غدیر، کفاره [گناهان] شصت سال است (مصباح المتهجد، ص 736). بدین ترتیب، در تقویم مذهبی مسلمانان، از قدیم ترین ایام، روز غدیر خم شناخته شده بوده است. در کتاب زین الاخبار گردیزی (م 433 ) که یک تاریخ سنی است، در بین روزهای تاریخی مسلمانان، به هجدهم ذی حجه به عنوان روز غدیر خم تصریح می کند. (زین الاخبار: ص 466). در میان شیعیان، به دلیل تأکید امامان، این روز، از قدیم الایام عید بوده است. یک روایت را به عنوان نمونه نقل می کنیم: وَ رَوَی الْحَسَنُ بْنُ رَاشِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک لِلْمُسْلِمِینَ عِیدٌ غیرُ الْعیدَینِ قَالَ نَعَمْ یا حَسَنُ أَعْظَمُهَا وَ أَشْرَفُهَا قَالَ قُلْتُ لَهُ وَ أَی یوْمٍ هُوَ قَالَ یوْمٌ نصِبَ أَمیرُ الْمؤْمِنِینَ ع فِیهِ عَلَماً لِلنَّاسِ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاک وَ مَا ینْبَغِی لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِیهِ قالَ تصُومُهُ یا حَسَنُ وَ تُکثِرُ الصَّلَاةَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فِیهِ وَ تَتَبَرَّأُ إِلَی اللَّهِ مِمَّنْ ظَلَمَهُمْ فَإِنَّ الْأَنبِیاءَ کانتْ تأْمُرُ الْأَوْصِیاءَ بِالْیوْمِ الَّذِی کانَ یقَامُ فِیهِ الْوَصِی أَنْ یتَّخَذَ عِیداً قَالَ قُلْتُ فَمَا لِمَنْ صَامَهُ قالَ صیامُ سِتِّینَ شَهْراً. (مصباح المتهجد، ص 736  737)

روایتی از ابوهریره هم درباره غدیر هست که اشاره به عید بودن آن دارد: با این همه، و حتی در بدترین شرایط، نقلهایی بود که اهمیت این روز را که زمینه ای برای عید شدن آن هم شد، گواهی می داد. این روایت از ابوهریره در یک منبع اهل سنت (تاریخ بغداد) آمده است:

أنبأنا عبد اللّه بن علیّ بن محمّد بن بشران أنبأنا علیّ بن عمر الحافظ حدّثنا ضمرة ابن ربیعة القرشیّ عن ابن شوذب عن مطر الورّاق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة. قال: من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا، و هو یوم غدیر خم، لما أخذ النبی صلّی اللّه علیه و سلّم بید علیّ بن أبی طالب فقال: «أ لست ولی المؤمنین؟» قالوا: بلی یا رسول اللّه، قال: «من کنت مولاه فعلی مولاه» فقال عمر بن الخطّاب: بخ بخ لک یا ابن أبی طالب أصبحت مولای و مولی کل مسلم، فأنزل اللّه: الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینکمْ [المائدة 3] (تاریخ بغداد: 8/284).

رسمیت روز غدیر به عنوان عید در دوره آل بویه

چنان که اشارت رفت، روز غدیر در تقویم مذهبی مسلمانان وارد شد، چنان که بیرونی هم در قرن چهارم هجری از آن یاد کرده و نوشته است: و الیوم الثامن عشر، یسمّی «غدیر» خمّ، و هو اسم مرحلة، نزل بها النبی  علیه السلام  عند منصرفه من حجّة الوداع؛ و جمع القتب و الرّحال، و علاها آخذا بعضد علی بن ابی طالب، و قال: «أیها الناس! الست أولی بکم من انفسکم؟». قالوا: «بلی»، قال: «فمن کنت مولاه، فعلی مولاه؛ اللّهمّ وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، و أدر الحقّ معه، حیثما دار»؛ و یروی أنّه: رفع راسه نحو السماء، و قال: «اللّهمّ هل بلغت ثلاثا . ..». بیرونی به بهانه معرفی تقویم، روایت غدیر را آن هم به شکل کاملش نقل کرده است. (آثار الباقیه: ص 431)

در دوره آل بویه، دو روز، سخت مورد توجه قرار گرفت. نخست روز عاشورا که از قدیم، امامان و شیعیان در آن روز سوگواری می کردند اما غالبا به دور از چشم حکام بود، و دیگری روز غدیر که آن هم از قدیم الایام عید بود اما باز آشکار نبود. با ورود آل بویه به بغداد، مراسم شیعیان در این دو روز علنی شد و آنان با شکوه تمام آن را برگزار می کردند. نگاهی به تاریخ هایی چون المنتظم و. .. نشان می دهد که شیعیان در این روزها، مورد تهاجم مخالفان قرار گرفته و غالبا در این نزاعهای مذهبی، کسانی کشته شده یا محلاتی گرفتار آتش سوزی می شد. به هر روی، این مراسم به تدریج جدی تر مطرح شد و بعدها در سایه حکومت های شیعی، مانند صفویه و قاجار، با شکوه تمام برگزار می شد.

شاید بی راه نباشد اشاره کنم که ابن عبدالبر اندلسی (م 463) وقتی حدیث غدیر را از صحابه نقل می کند، عبارتش این است که «یوم غدیر خم» پیامبر این را فرمود. معنای این حرف این است که در ادبیات آنان، این تعبیر رسمیت داشته است. مطلب او در نقل روایت غدیر این است: و روی بریدة، و أبو هریرة، و جابر، و البراء بن عازب، و زید بن أرقم، کل واحد منهم عن النبی صلّی اللَّه علیه و سلم أنه قال- یوم غدیر خمّ : من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللَّهمّ وال من والاه، و عاد من عاداه. و بعضهم لا یزید علی «من کنت مولاه فعلیّ مولاه». (الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1099)

غدیریه های عربی و فارسی در طول قرون

یک وجه مهم غدیر، ادبیات آن در شعر عربی و بعدها در شعر فارسی است. شاعران عرب، از نخستین روزها، تا قرن حاضر، در این باره شعر سروده اند. ادبیات غدیر در قرون نخستین، یکی از جذاب ترین موضوعات ادبی بوده و کسی که بیشتر زحمت را برای گردآوری آن اشعار و شرح حال شاعران قصاید عربی غدیریه کشید، علامه امینی بود. کتاب الغدیر، در یازده جلد عربی آن، عمدتا شامل سه مبحث است: سند حدیث غدیر، ادبیات غدیر بر طبق قرون، و بخش های مهمی از تاریخ اسلام و شرح حال خلفا. به جز مجلد اول که عمده آن درباره طرق حدیث است، باقی مجلدات، چیزی بین ادب و تاریخ است. علامه امینی، تلاش زیادی برای گردآوری اشعار غدیر کرده است.

از نخستین شاعران بزرگ که غدیریه سروده، سید حمیری در قرن دوم هجری است. بعدها که شعر فارسی رواج یافت، غدیریه های فارسی بسیاری سروده شد. از قدیمی ترین اشعار در این زمینه، اشعار ناصر خسرو قبادیانی است که در چندین مورد در اشعارش از غدیر سخن گفته است.

شرف مرد بهنگام پدید آید از او

چون پدید آمد تشریف علی روز غدیر

بر سر خلق مرو را چو وصی کرد نبی

این، به اندوه در افتاد از او، آن به زحیر

حسد آمد همگان را زچنان کار از او

برمیدند و رمیده شود از شیر، حمیر

او سزاید که وصی بود نبی را در خلق

که برادرش بُد و بِن عم و داماد و وزیر

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

اشعار زیبا در مورد عید غدیر خم

مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست علی نه فاتح خیبر،که فاتح دلهاست

اعمال غدیر

عید غدیرخم، با نصب امیرالمؤمنین حضرت امام علی (علیه السلام) به ولایت و امامت روز تکمیل دین اسلام و بزرگترین عید اسلامی است. قرآن کریم یک تعبیر دقیق و خیلی عمیقی راجع به غدیر فرموده است

شعر غدیر

صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید

غدیر در منابع اهل سنت

حديث غدير به حدي متواتر است كه هیچ کسی نمي‌تواند در صدورش تشکیک كند.( غزالي، ابوحامد؛ سرّالعالمين و كشف ما في الدارين، مكتبة ثقافة الدينية في النجف الاشرف، چاپ دوم 1385، ص 21.) آنقدر نقل شده كه به جرأت مي‌توان گفت؛ هيچ حادثه تاريخي در اسلام به اين حدّ از تواتر نرسيده است. علامه اميني حدود يكصد و ده نفر از صحابه را نام مي‌برد كه اين حديث را نقل كرده‌اند.( الغدير، ج صفر، ص 161) افرادی مثل؛ اميرالمؤمنين علي (عليه‌السّلام)، فاطمه زهرا(علیها السلام) ، امام حسن (عليه‌السّلام) و امام حسين (عليه‌السّلام)، سلمان فارسي، مقداد،اسماء بنت عميس، ام هاني، جابر بن عبدالله انصاري، ابوبكر بن ابي‌قُحافه، عمر بن خطّاب، عثمان بن عفان، اسامه بن زيد، ابوهريره، اُبيّ بن كعب، عايشه، عمر و بن عاص و ...

امام هادی(ع)وجلوه های غدیر

و لقد انزل الله تعالی فیک من قبل و هم کارهون.... انماولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.

حدیث غدیر، ولایت یا محبت؟

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است.

متن کامل خطبه غدیر خم با ترجمه فارسی

ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است.

بزرگترین عید اسلامی

اللهم فکما جعلته عیدک الاکبر و سمیته فی السماء یوم العهد المعهود و فی الارض یوم المیثاق الماخوذ و الجمع المسؤول (1) صل علی محمد و آل محمد و اقرر به عیوننا.

حدیث غدیر، ولایت یا محبت؟

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است.

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛

غدیر از نگاه چهارده خورشید

اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: یکی حدیث ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; دیگری حدیث غدیر. می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.

فضیلت و اعمال روز مباهله

روز بیست وچهارم ذیحجه بنابر اشهر روزی است که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با نصارای نجران مباهله کرد، و پیش از مباهله عبا بر دوش مبارک گرفت، و حضرت امیر المؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را زیر عبا جا داد

سیمای امیرالمؤمنین علی(ع) در خطابه غدیر

در آن دوران که اعراب جاهلی شبه جزیره عربستان در تاریکی و ظلمت محض به پرستش بت ها مشغول بودند و جنگ و خون ریزی بین قبایل همه جا را فرا گرفته بود، خداوند کاملترین دین را به دست خاتم رسولان و پیامبر رحمت بر مردم عرضه داشت

امام هادی(ع)وجلوه های غدیر

و لقد انزل الله تعالی فیک من قبل و هم کارهون.... انماولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.

«غدیر» بزرگترین عید اسلامی

شاید برخی گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، اشاره ای به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامی، بلکه از بزرگترین اعیاد است

جرعه نوشان غدیر

یعنی حیدرو برای پیشگیری از هر التقاط و اشتباهی دست جانشین خود را

واقعه غدیر و خلافت امیرالمومنین علیه السلام

حدیثی که بیش از ده نفر از صحابه آن را نقل کرده باشند، « متواتر » نامیده می شود و احادیث متواتر، مورد قبول هستند. چون احتمال اشتباه یا دروغ یا همدستی در بیش از ده مسیر حدیثی، تقریباً ممتنع است. لذا در منابع محکم حدیثی شیعه از کتب اربعه ( کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، استبصار ) گرفته تا کتب متأخر ( وسایل الشیعه و بحار الانوار و. .. ) اسناد و مدارک خطبه ی پیامبر در غدیر آمده است.

آینه داران غدیر

شواهد موجود در کتب تاریخی گویای این حقیقت است که پیامبر اکرم(ص) از آغاز رسالت با رویکرد عمده زنان به آیین توحیدی روبرو شد. اولین پذیرنده اسلام (خدیجه)، (1) اولین شهیده (سمیه) (2) و بانوانی که از سابقین و مهاجران شمرده می شدند (3) نمونه روشنی از مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی را به نمایش می گذارند.

اولین مخالف غدیر

هنگامی که رسول خدا ص علی ع را در روز" غدیر خم" به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت: من کنت مولاه فعلی مولاه" هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است"

غدیر، فراموشی یا انکار؟

چرا مردمی که در صدر اسلام، در جمع و حفظ قرآن، این قدر اهتمام داشتند، حادثه غدیر خم را به راحتی فراموش کردند؟

اولین مخالف غدیر

اولین مخالف غدیر که بود؟

امام هادی(ع)وجلوه های غدیر

و لقد انزل الله تعالی فیک من قبل و هم کارهون.... انماولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون.

غدیر در دعاها و زیارات

آرزوی هر شیعه است که ای کاش زمان به عقب برمی گشت و در غدیر حاضر بود و با مولایش دست بیعت می داد و به آنحضرت تبریک می گفت.ای کاش امیر المؤمنین علیه السلام اکنون زنده بود

تبریک و تهنیت گویی در روز غدیر

رئوز غدیر روز مبارکی است. در جامع الاخبار آمده است: «اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله نزد امیرالمؤمنین آمدند و ولایتش را تبریک گفتند و اولین کسی که به وی تبریک گفت، عمر بن خطاب بود که گفت: ای علی، مولای من، و مولای هر مرد و زن مؤمنی گردیدی.

تعداد شاهدان غدیر چه قدر بوده؟

ابن شهرآشوب در کتاب مناقب خبر غیرمتعارفی را به صورت مرسل از امام علیه السلام چنین نقل کرده است: «پیامبراکرم در روز غدیر در میان هزار و سیصد مرد برخاست.»

جغرافیای غدیرکجاست؟

ائمه علیهم السلام به اصحابشان سفارش اکید می فرمودند که از زیارت مسجد غدیر غفلت نکنند. امام حسین علیه السلام در مسیر مکه به کربلا توقفی در غدیر داشتند. امام باقر و امام صادق علیهماالسلام به مسجد غدیر آمدند و جای جایِ مراسم غدیر را برای اصحابشان تشریح کردند.

غدیر از نگاه چهارده خورشید

اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: یکی حدیث ثقلین (1) ، که پیامبراکرم(ص) در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; دیگری حدیث غدیر. می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است.

غدیر و تعهدات حاکمان اسلامی

وقتی پیامبرگرامی اسلام ( ص) از جانب خدای متعال برای رهبری امت اسلامی مبعوث شد و حکومت اسلامی تشکیل داد. حکومت آن حضرت برغم دوران جاهلیت ، کاملا بر اساس مردم سالاری دینی بود.

و اوست امام و راهنمای آشکار...

نیست معبودی جز او که دستورم داده و اعلام کرده که «اگر در ابلاغ آن چه اینک بر تو فرو فرستاده ام، کوتاهی کنی، در حقیقت، به هیچ یک از وظایف رسالت و ابلاغ من، عمل نکرده ای» و هم او - تبارک و تعالی - حفظ و نگه داری مرا در برابر مخالفان، تعهد و تضمین کرده و او مرا کفایت کننده ای بزرگوار است. اینک، این است آن پیام که بر من نازل فرموده است: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، یا أیُّها الرَّسولُ بَلِغ ما أنزلَ إلَیکَ مِن ربک و إِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَک وَاللهُ یَعصِمُکَ مِنَ الناسِ».1

غدیر و هویت شیعی; پاسخ به 4 پرسش درباره غدیر

برخی معتقدند که آن چه پیامبر در غدیر فرمود، یک توصیه بوده است و نه الزام؛ آیا چنین برداشتی صحیح است؟ تفسیر داستان غدیر و حدیث ولایت و امامت، به این که توصیه و یا نظریه شخصی پیامبر صلی الله علیه وآله بوده است، هیچ سابقه ای در میان علمای شیعه نداشته و هیچ زمانی - جز در این اواخر که برخی نظریه کاندیداتوری امام علی علیه السلام را توسط رسول خدا صلی الله علیه وآله مطرح کردند - چنین دیدگاهی مطرح نشده است.

جرعه نوشان غدیر

انبوه سرتراشیدگان از حج باز گشته، چون رودی خروشان در راه بودند. اشتران، در گرمای شدید، بار بر دوش، راه می پیمودند. زائران سیه چرده، با قلبهایی مالا مال از ایمان، افسار کشان می رفتند.

وحی، تجلی ویژه الهی

1. جهان آفرینش، جلوه و محل تجلّی ذات مقدس حق سبحانه و تعالی است: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه‏» (نهج البلاغه خطبه 107)؛ لیکن وحی الهی که در جامه پرنیانی قرآن ظهور یافته است، تجلّی ویژه و خاص الهی است: «فَتَجَلّى‏ لَهُمْ‏ سُبْحَانَهُ فِي كِتَابِهِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَكُونُوا رَأَوْه‏» (نهج البلاغه، خطبه 146).

مقامی عظیم در سایه‌‌ی اطاعت حق

در بین صفات و كمالاتی كه یك انسان می تواند پیدا نماید ظاهرا عبودیت و بندگی خدا از همه بالا تر باشد حتی از رسالت و امامت و امثال آن. فلذا ما در نماز، قبل از شهادت به رسالت، شهادت به عبودیت پیامبر صلی الله علیه واله می دهیم و می گوییم: « أشهد أن محمدا عبده و رسوله » گویی پیامبر صلی الله علیه واله قبل از این كه رسول باشد عبد است و اساسا این عبودیت او بوده است كه وی را به مقام رسالت رسانده چنانچه همین مقام عبودیت و بندگی بوده است كه او را به معراج و آسمان برده چرا كه خداوند در همین رابطه می فرماید:

گرانبهاترین هدیه خدا به دوستانش

یك ساختمان اگر پایه ‌هاى محكمى داشته باشد، مى ‌تواند سال‌هاى طولانى پا برجا بماند. چنین خانه ‌اى در گذر زمان ممكن است ظاهرش كثیف و سیاه و در و دیوارش خراب شود، اما چون پایه ‌هایش محكم است، با كمى تعمیر و رنگ و تزیینات مى ‌توان آن را تمیز و مرتب كرد. اما اگر پایه و اساس محكمى نداشته باشد، هرچه هم رنگ بزنیم فایده ‌اى ندارد و با باد و باران یا سیلابى فرو خواهد ریخت

خدا به چه کسانی محل نمی‌گذارد؟

خداوند در قرآن می‌فرماید من به آدم‌های عهدشکن و سوگندفروش محل نمی‌گذارم، نه می‌بینم‌شان و نه هم‌کلا‌مشان می‌شوم!

«ساعت زنگى» خدا

در میان تمام ملل و امم اسلامی، تنها شیعه است که علاوه بر ثقل اکبر(قرآن) به ثقل اصغر(اهل بیت) چنگ آویخته و بر سفره سرّ و شهادت حقایق دین زانو زده است.

تكيه‌گاه

خدایا! مرا تكيه‌گاه باش.

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

حاجت خواستن از غیر خدا در قرآن

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِینَ قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ ‏هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ «یوسف آیات 97 و 98‏» ؛ «گفتند: «اى پدر! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما ‏خطاكار بودیم. گفت: به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى‏خواهم كه او، ‏همانا آمرزنده مهربان است»

شما با چه انگیزه ای خدا را عبادت می کنید؟

امام علی (علیه السلام) می فرماید: اگر خداوند از نافرمانی خود بیم نمی داد، واجب بود به شکرانه نعمت هایش نافرمانی نشود.

شما در دعاهایتان از خدا چه می خواهید؟

پیامبر صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «رزق و روزی به عدد قطرات باران از آسمان بر زمین نازل می شود تا هر كس به اندازه خود دریافت كند، لكن خداوند زیاده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهای بیشتری درخواست كنید.»

عزیز شدن چه گونه

"قرآن در دنیای امروز می تواند فعّال ما یشاء باشد؛ می تواند کار بکند، می تواند پیش برود ... برکات قرآن برکات بی انتهایی است ... در قرآن و با قرآن عزّت هست، قدرت هست، پیشرفت هست..."

تمام عالم کتاب خداوند است

عزیزترین فرد این عالم، پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله است و ایشان سحاب حریص بود. خود می فرمود: انا حریصُ علی رُشدکم: من به رشد شما حریصم ...

نکاتی از لطف خدا !

بعضی گیاهان رونده اند یعنی یک گوشه باغچه می کاری، اما خیلی طول نمی کشد که تمام باغچه را پر می کند.کار خوب و صواب درست مثل گیاه رونده است و رشد کرده و پیش می رودکار بد و خلاف و ناصواب هم از همین دست است؛ درست مثل قطره ای از جوهر سیاه که روی صفحه سفید کاغذ و یا پارچه ای فرو می افتد، اما همانجا نمی ماند بلکه پیشروی کرده و جلو می رود. فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان لطف خدا این یک حقیقتی است که رفتارهای خوب و بد، عوامل و حقایقی ثابت نیستند بلکه درست مثل یک گیاه رونده اند؛ رشد می کنند و پیشروی کرده و جلو می روند؛ حقیقتی که در سورهیوسف به زیبایی تمام می توانی تماشا کنی. برادرها روزی یوسف را با خود به تفریح بردند و به چاه افکندند و نتیجه آن این شد که امروز برادر دیگر خود بنیامین را از دست دادند، پس این اتفاق ریشه در آن اتفاق ناگوار دارد. و به همین خاطر بود که تا یعقوب ماجرای بنیامین را شنید همان سخنی را تکرار کرد که در وقت از دست دادن یوسف گفته بود. آن روز:قَالَ بَل سَوَّلَتْ لَکمْ انفُسَکمْ أَمْراً: نفس شما کاری را در نظرتان بیاراست و امروز نیز همان را می گوید در حالیکه این بار به ظاهر آنان هیچ تقصیری نداشته اند اما یعقوب می خواهد بگوید: این ماجرا ریشه در همان ماجرا دارد. این سنتی است ثابت و همیشگی این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) براین اساس مطابق قوانین تكوینی که خداوند متعال بر جهان هستی حکم فرما کرده است، کار خوب و بد ما حتی در همین جهان نیز بر جسم و جان ما تأثیر می گذارد. رنج ها و مصیبت ها به رفتارهای خود انسان باز می گردد: «و ما أصابَکُم مِن مصیبةٍ فَبِما کسبت أیدیکم و یعفو عن کثیر» (شوری43)، آیه ی30) و حاصل نیکی و بدی برای خود انسان است: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها»(الاسراء(17)، آیه ی7) وصول به لقای الهی و یا محرومیت از آن، در گرو انجام اعمال صالح و پرهیز از شرک است: «فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا»(کهف(18)، آیه ی110) حتی میانجی گری در اعمال حسنه و سیئه در زندگی تأثیر خودش را دارد: «مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَكُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها» (نساء(4)، آیه ی85) این یک سنت همیشگی است، نیکی ها و بدی هایی که به انسان می رسد و در زندگی نمودار می شوند همگی ریشه در یک سری عواملی است که در درون خود ما انسان ها قرار دارند. از نظر قرآن هر عملی برای انسان، در دنیا یا آخرت تاثیر گذار است و هر کسی در گرو اعمال خویش است: «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَة»(مدثر(74)، آیه ی38) حتی داریم که در روز واپسین هر کسی، خودِ اعمال نیک یا ناپسندی را که انجام داده است، می یابد: «یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْس مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْر مُّحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدَا بَعِیدًا...» (آل عمران (3)، آیه ی30) یعنی محل انژاس خوبی ها و بدی ها، نفس انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا» (جاثیه (45)، آیه ی15). هرچند مقدار آن اعمال، اندک باشد: «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره * و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» (الزلزله (99)، آیات 7-8) کلام آخر بازگشت اعمال و به معنایی دیگر رشد و نمو اعمال هر انسانی به سوی خود اوست و انسان ها ، بازتاب اعمال خویش را در دنیا و آخرت خواهند دید و چشید. البته ناگفته نماند که شرایط دنیا به سبب محدودیت هایش اجازه نمی دهد تا انسان ها همه بازتاب ها و پیامدها و آثار اعمال خویش را در دنیا ببینند ، از این روست که آخرت به عنوان جایگاه بهره مندی کامل انسان از کرده ها و اعمال خویش معرفی می شود. نحل آیه 111 و زمر آیه 70) منابع: سایت آیت الله احمد بهشتی کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام رنجبر رادیو قرآن

انسان خوبی بود، چه جوری شد این طوری شد؟

بعد از سال ها دیدمش ، خیلی تعجب کردم ... نسبت به سال های دبیرستان که با هم بودیم خیلی تغییر کرده بود ... بعد که کمی بیشتر با هم حرف زدیم و به حرف هایش فکر کردم دیدم که این تغییرات نتیجه یک سری بی احتیاطی هایی است گاهاً همه ما به آن بی توجه هستیم...

تا حالا خدا غافلگیرتان کرده است؟

گرچه در هر یک از نعمت های خدا، دنیایی از اعجاب و شگفتی نهفته است؛ امّا شکل اختصاص بعضی رزق ها، شگفتی مضاعف دارد و کاملاً غافلگیر کننده و خارج از محاسبات عادّی، نصیب انسان می شود. آری! روزی های غافلگیرکننده!

تا به حال خدا را امتحان کرده اید؟

آدم های دنیا این گونه اند؛ اگر بخواهیم آن ها را از خودمان راضی نگه داریم یا خیلی سخت است و یا اصلا نشدنی است و جز درگیری ذهنی و آشفتگی روحی چیزی برایمان ندارد.

بازگو کردن نعمت، شکر نعمت است

نعمت پروردگار، هر نوع بهره مادی و معنوی را شامل است و بازگو کردن نعمت به قصد یادآوری و ستایش نعمت ـ نه برای غرور و فخر فروشی ـ خود، شکر نعمت محسوب می شود و بخشش آن به دیگران، نوعی بازگو کردن نعمت الهی است.

مکر و حیله از جانب خدا، یعنی چه؟

یکی از فرازهایی که ما در شب های ماه رمضان در دعای ابوحمزه خواندیم این جمله بود که «الهی لا تمکر بی فی حیلتک» «خدایا به مجازات عَمَلَم به مکر و حیله ات مرا غافلگیر و مبتلا مگردان». حال کیفیت حیله و مکری که امام از آن سخن به میان می آورد چیست؟ که در ادامه و به تدریج به توضیح آن خواهیم پرداخت.

کارهای خدا برعکسه!

آفریدگار یکتایی که مظهر تمام خوبی ها و درستی هاست سعادت مخلوقاتش را در هم سویی هرچه بیشتر با خالقشان قرار داده است. هرچند که خداوند یکتا؛ بی همتاست و هیچ کس را یارای همتایی با او نیست اما نزدیک شدن به صفات خالق و پیاده سازی هرچه بیشتر صفات الهی در وجود انسان، سعادت آدمی را بدنبال دارد.

شما هم می‌توانید در خانه خدا باشید

این تصور، تصور صحیحی نیست که خانه ی خدا را تنها مکانی برای خواندن نماز و برگزاری چند برنامه بدانیم؛ در این مکان انجام انواع عبادات امکان دارد و باید که صورت بگیرد ...

خدا خود علی علیه السلام را معرفی می کند

فردی که یتیم نوازی او، عبادت او، خدمت او، شمشیر او، قیام و قعود او، صبر او، عفو او و لحظه لحظه وجود او جانبازی و ایثار برای بقا و پویایی اسلام و مسلمین بود. فردی که پدر یازده امام راستین است و سر منشأ هدایت و سعادت. فردی که برادر رسول خدا و اولین یاور و مؤمن به اوست. آری مگر می‌شود فضیلت‌های چنین فردی را شمرد و او را شناخت؟

دست خدا

به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم.

دعا، سلاح مؤمن در برابر دشمنان

آیا ما که در اسلحه‌سازی و تجهیزات نظامی از کفار عقبیم، باید در دعا هم مؤخر باشیم؟! در روایات آمده است: «أَلدعآءُ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ؛ دعا، اسلحه مؤمن است».

زمان مشلات چه کنیم که از رحمت خدا ناامید نشویم؟

ناامیدی از رحمت خدا یعنی چه؟ یعنی خدایا تو دیگر نمی‌توانی ما را اداره کنی. در مدیریت رزق و روزی این مخلوقات مانده‌ای؛ می گویی چرا؟ نشانه‌اش این‌همه کم و کاستی!

تقرب به خداوند با دعا و نیایش

اسلام راه‌های فراوانی را برای تقرّب بنده به خدا مقرر کرده است. اوّل راه علمی است که فرمود: «طَلَبُ العِلمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ؛ طلب علم بر هر مسلمانی لازم است».

جنگ با خدا

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

ماه رمضان به مهمانی خدا برویم!

آیه قرآن کریم می فرماید: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.

دل هـای نـور باران

یکی از موضوعات بایسته پژوهش، بررسی نقاط اشتراک و افتراق قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج) است. این دو قیام در برخی عناصر و مؤلّفه ها، مشترک و در برخی شاخصه ها متفاوت هستند. یکی از نقاط اشتراک قیام امام حسین(ع) و امام زمان(عج)، ویژگی های مشترک یاران این دو امام است که ما در اینجا به آن می پردازیم.

جنگ با خداوند

ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: هیچ كس گناه نمی‌كند مگر اینكه با یك شرك مرموز و مستور و شرك خفیّ همراه است ﴿وَمَا یُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَهُم مُشْرِكُونَ﴾

آشتی با خدا

هرکدام از ماههای خدا خصوصیتی دارند که شاید ماه دیگری نداشته باشد؛ اعمال خاصی که برای هرکدام ذکر شده، دلیل این ادعاست. مثلاً برای سه ماه رجب و شعبان و رمضان بیشترین دعاها، زیارت ها و اعمال عبادیِ مستحب و واجب وارد شده است.

... کیست این عبد صالح؟

کاروان در کاروانسرایی بزرگ و قدیمی از حرکت باز ایستاد. مسافران خسته از چارپایان فرود آمدند و بارها بر زمین نهادند. من نیز پیاده شدم و باراندکم را کنجی گذاردم. کاروانسرا پر از مسافر بود.

رابطة شب قدر با حجت زمان و امام عصر، ارواحنافداه

خداوند متعال در چهارمین آیة سورة مبارکة قدر می فرماید:

رؤیت خدا

قرآن مجید، هرگاه به موضوع رؤیت خدا می رسد، به شدت آن را ردمـی کند و کمـتر مـوضوعی مانند رؤیت خدا مورد نقد و ردّ قرار گرفته است. آن گاه که حضرت موسی (ع) زیر فشار برگزیدگان خود در میقات، از خـدا درخواست رؤیت کرد، با پاسخ مأیوس کننده ای روبه رو شد. زیرا خطاب آمد «لَن ترانِی»[1]: هیچ وقت مـرا نمی توانی ببینی.

اهمیت ذکر و یاد خدا در خودسازی

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾ ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید، (۴۱)

ذکر و یاد خدا

ياد خداوند تنها با زبان و گفتار نيست، بلكه در هر فكر، كار و حركتى رضايت خداوند را در نظر داشتن است.

تقرب الهی و قرب معنوی در مناجات شعبانیه

ملاک در قرب به خدا که از تزکیه نفس حاصل می شود زدودن موانع به انضمام رشد دادن نفس به سوی کمال با افعال اختیاری به کمک همین بدن و جسم برای توجه دل و قلب به سوی خداست و هر چه دل انسان بیشتر متوجه خدا باشد و از خود غافلتر باشد او به خدا مقربتر است تا آن جا که دیگر غیر از خدا کسی دیگری را نمی بیند مثل پیامبران و اولیای معصومین که تنها توجه ایشان به خدا بوده است و بس، و غیر از خدا را نمی بینند.

به خانه خدا خوش آمدی

اینجا، خانه خدا، ارتفاع عشق است؛ دور از همه برج و باروها؛ کنگره ها و آهن ها؛ پرچین ها و سیمان ها... اینجا باغ نیایش و مناجات است که نجوای زیبای فرشتگان را می توانی بشنوی...

معنای «خون بهای خدا» چیست؟

«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معنای انتقام و خون خواهی و نیز به معنای خون آمده است.1 1. برای ثارالله معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را می طلبد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولیّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و مقابله با خداوند است. به طور کلی از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد، گوشت و خون نیست، بلکه روح کردار و جان عمل (تقوا) است و حاجی وارث ابراهیم خلیل الرحمن علیه السلام است که اسماعیل نفسش را به قربانگاه می برد و آن را ذبح می کند و به لقاء الله می رسد. این سخن رهبر فقیدمان است که فرموده است:

مکر با خدا

نفاق از پدیده های شوم و خطرناک جوامع انسانی، بویژه جوامع اسلامی است که میتواند بر اثر کوچکترین غفلت، زمینه تحقق توطئههای دشمنان را برای نابودی آن جوامع فراهم سازد. خداوند تبارک و تعالی در آیات فراوانی در قرآن مجید خطر منافقین را گوشزد نموده و ضمن کوبیدن شخصیت آنها سخت تحقیرشان کرده و رسوایشان ساخته است تا در جامعه جرأت خودنمایی نداشته باشند

دست خدا

به همراه امام رضا (ع) در مکه بودم. به حضرت عرض کردم می خواهم به مدینه بروم، نامه ای برای ابی جعفر بنگار تا با خود ببرم.

خدا بسیار نزدیک است

درسته که بعضیا می گن، مردم اینقدر گرفتاری دارن که به این چیزا فکر نمی کنن اما اون طور که من یادمه این مراسم هر سال طرفدارهایِ بیشتری پیدا می کنه، خیلی ها از این هیاهو و سر و صدا خسته شدن و دنبال یه گوشه ی دنجی می گردن تا با خدای خودشون خلوت کنن، اما بهونه ای پیدا نمی شه الاّ اعتکاف. وسایلشم شکر خدا جوره و فقط باید یه جو همّت داشت و یه خروار اخلاص. برای همین راه افتادم تا ببینم نظر دیگرون چیه و چقدر در مورد اعتکاف اطلاعات دارن.

عبودیت و بندگی خدا

رابطه ی نزدیکی میان «عبادت» و تقوا و پرهیز از گناه و پرورش فضایل اخلاقی دیده می شود و نشان می دهد کسانی که می خواهند به تهذیب نفس راه یابند باید از درِ عبودیت و پرستش خداوند وارد شوند؛ سالکان راه خدا، و پویندگان طریق خودسازی و تقوا، باید از نیایش و عبادت یاری طلبند و ناخالصی های وجود خود را در کوره ی داغ عشق به خدا بسوزانند و از بین ببرند، و مس وجود خود را با کیمیای عبادت زر کنند.

از عید خون تا عید خدا

عید خون همان «عید اضحی»، به معنی قربانی کردن است. در سرزمین مِنی با قربانی گوسفند، «مَنْ» به «ما» تبدیل می شود؛ زیرا فلسفه عمل حج گذار و قربانی کننده این است که او با تمسک به حقیقت «ورع» گلوی دیوِ طمع را می برد و آنچه از قربانی به خدای سبحان می رسد

ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد.

اخلاق پیامبرگونه در روز مبعث

مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله به عنوان یکی از مهمترین روزهای سال مطرح شده است و شیعیان این روز را گرامی داشته و جشن می گیرند اما چرا شیعیان این روز را یکی از مهمترین روزهای سال می دانند ؟ هدف از بعثت پیامبر در این روز چه بوده است ؟چگونه می توانیم این روز را به یک روز ویژه و خاص برای خود و خانواده هایمان تبدیل کنیم ؟

خطبه پیامبر اکرم (ص) در

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

سفارشات پیامبر (ص) به امام علی (ع)

علی جان حفظ کن وصایا را مادام که عمل کنی در خیر هستی ای علی کسی که غیض خود را فرو برد در حالیکه قدرت بر اجرای ان دارد در قیامت امنیت پیدا میکند و ایمانی پیدا میکند که طعمش را میچشد.

او آمد

مردم، در وادی حیرت، سرگشته بودند و در فتنه و فساد، دست و پا می زدند و هوس ها آنان را فریفته و نخوت و کبر، آنها را به لغزش کشانیده بود.1 رشته های مرگ و هلاکت، آنان را می کشید و قفل های گمراهی، بر دل هایشان زده شده بود.2

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

5 کلید طلایی در زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله وسلم)

امروز درحالی برخی سعی دارند در قالب‌ سلبریتیسم خود را نماد زندگی موفق معرفی کنند که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل خداوند آب پاکی را روی دست همه انسان‌ها ریخته و پرده از چهره‌ای برداشت که تبعیت و پیروی از او ضامن سعادت، کمال و خوشبختی است.

شرح و تفسیر خطبه پیامبر در استقبال از ماه رمضان

رسول گرامی (ص) در بخش پایانی ماه پر برکت شعبان سخنرانی کرده است. نسیم خنک و سعادت بخشی میخواهد بوزد و آن ماه مبارک رمضان است آماده باشید که فرمود: «قد أقبل إلیکم شَهر الله» ماه مبارک رمضان دارد می آید او به شما رو کرده است این برای شما اقبالی است این ماه، ماه خداست خب همه ماه ها ماه خداست؛ همه زمینها زمین خداست اما می گویند سرزمین مکه سرزمین وحی است و حاجیان و معتمران وقتی وارد می شوند مهمانان الهی اند اینها جزء ضیوف الرحمان اند این مربوط به زمینِ مهمانی است ماه مبارک رمضان زمان مهمانی است فرمود شما مهمان خدای سبحان هستید .

دعای پیامبر(ص) در وقت ازدواج فاطمه(س) چه بود

در هنگام ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) ازپیامبر(ص) دعاهایی نقل شده که آن حضرت از ابن عباس و سعد بن معاذ و... روایت شده که پیامبر(ص) شب ازدواج علی(ع) با فاطمه(س) برای آن دو و نسل و ذریه ایشان دعا کرده و از خدا برایشان جمع شدن پراکندگی، برکت و فرزندان صالح و پاکیزه را طلب کرد.

بعثت و اهداف آن

«بعثت » انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است. و سزاوار منت گذاری خداوند و در بردارنده حکمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده و عمیق و از زوایای مختلف قابل بررسی است.

مدینه در ماتم

زمین عربستان، آشنای گام های مردی است از جنس آسمان که در نگاهش ملکوت موج می زد و آیینش مهرورزی بود. اَبَرمردی که خُلق نیکویش مایه مباهات خدای سبحان و سریر شوکتش بر قلب های امتش استوار بود.

بررسی یک ماجرای تاریخی؛رحلت یا شهادت؟

آیا پیامبر اسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا شهیدش کردند؟ اعتقاد ما اینست که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در جنگ خیبر مسموم شد. عده ای تلاش می کنند در جامعه مسلمین القا کنند پیامبر عمر طبیعی خودشان را کرد

مفهوم انفسنا در آیه مباهله

مفسران شیعی و بسیاری از مفسران اهل سنت، در تفسیر آیۀ مباهله، امام علی(ع) را نفس پیامبر(ص) شمرده اند. البیته این که امام علی(ع) نفس پیامبر(ص) است؛ به معنای حقیقی عینیت ذاتی دو نفس نیست، بلکه مراد از نفسیت امام علی(ع)، مساوات آن حضرت با پیامبر در فضائل و کمالات است. از این تساوی، عصمت امام علی(ع)، نیز استفاده می شود. به زعم برخی از علمای اهل سنت در تفسیر آیه، واژۀ «انفسنا» به شخص رسول خدا(ص) منحصر است و شامل امام علی(ع) نخواهد شد. نگارنده با روش توصیفی تحلیلی، بعد از نقد این دیدگاه، نظریۀ اطلاق «انفسنا» نسبت به امام علی(ع) را اثبات می کند.

تکامل انسان، هدف بعثت انبیاء

یک سؤال اساسی در بحث از رسالت پیامبران، پرسش از هدف اصلی آنان است. آیا پیامبران برای آبادی دنیای مردم آمدند یا سعادت اخروی ایشان؟!

رسول پایان بخش رسالت پاینده

قرآن مجید تکلیف مردم را پس از پیامبر، استمرار همان دین و همان سنت می داند، بدون اینکه صحبت از ادامه ی آن اهداف با دین جدیدی به میان آورده باشد.

رسول اعظم و حقوق کودک

در جهان مدرن امروز حقوق کودک یکی از چالش های موجود می باشد. قدرت های استیلا طلب حقوق زنان، حقوق بشر، آزادی، جهانی شدن و حقوق کودک را مستمسک خود قرار داده و از روزنه آن به کشورهای دیگر عیب و ایراد می گیرند