پیشخوان
کلیم خرد
صفوان جمّال» از جمله اصحاب و یاران امام کاظم علیه السلام که به شغل شتربانی مشغول بود، هر از چند گاهی، برای کسب فیض و بهره مندی از بیکران دانش ائمه علیهم السلام نزد ایشان شرفیاب می شد.
ولادت امام هادی علیه السلام
در بیان بلندای مقامش همین بس که فرزند گرامی اش امام هادی علیه السلام می فرماید: « مادرم دوران اختناقدوران امامت امام هادی علیه السلام دورانی سرشار از اختناق و نابسامانی و لبریز امام هادی علیه السلام مدت بسیاری از دوران امامت خود را در سامراء تحت مراقبت بودند،
روز عرفه و فرصتها
یکی از ویژگی های مؤمن این است که می خواهد دائماً خود را به خدا نزدیک کند و پیوسته در جهت جلب رضای اوست. همانطور که در روایات بسیاری به توبه یا دعا و...سفارش شده
جدال میان عقل و دل
طول و عرض اتاق را پا میگذاشت و با خود اندیشه میکرد. دلش میگفت: برو و عقلش میگفت: نرو. دل میگفت: بروی؛ رفاه زن و فرزندانت را فراهم کردهای؛
فرصت دعا و نیایش در دهه ذی الحجه
وقت سحر بلند شو، نمی میری! وقت سحر، مخصوصاً در این دهه ذی الحجه، بلند شو، نمی میری! پروردگار درد را به واسطه بیداری سحر از بدن شما جدا می کند و دنیا و آخرت شما را آباد می کند. دهه ذی الحجه را مغتنم بشمار. صدقه دادن در این دهه مثل این است که پولی به پیغمبر (ص) بدهی تا برای شما انفاق فرماید. هر عملی در این دهه رشد می کند. رسول اکرم (ص) فرمودند: که عمل صالح در دهه اول ذی الحجه از سایر ایام محبوب تر است. این یک خصوصیتی است که صاحب شرع به ما توصیه کرده است.
به دادم برس
عبدالله به دیواره ی سخت صخره ی کوچک تکیه داد . دلش پر از غصه شد . دور و بر خود چشم چرخاند . دلش می خواست با ناله ی بلند، عقده هایش را بیرون بریزد . چه کسی بود که پای درد دلش بنشیند و غصه هایش را بروبد!
او چطور زندگی کرد که بهشتی شد؟
زندگی او پر است از چگونه زندگی کردنهایی که وقتی آنها را میخوانیم و بعد به روز شهادت و فقدانش میرسیم ناخودآگاه آهی گرم از عمق وجودمان پر میکشد به آهستانی که برای مردانی چون او در تاریخ تا ابد مرثیهسرایی میکنند.
برکات یک مزار
قم، به تعبیر روایات فراوان، حرم اهل بیت و حریم امامان و پناهگاه شیعیان و «عُشّ آل محمد» است.
دختری از بهشت
برای خانواده ی امام صادق (ع) روزهای قشنگی بود. یکی از نورانی ترین ستاره های خدا در خانه ی امام (ع) متولد شده بود. یکی از شیعیان که مهمان امام (ع) بود با کمال تعجب دید که امام (ع) در کنار گهواره نشسته و با نوزادی گفت وگو می کند. امام (ع) وقتی حیرت او را دید، لبخندی زد و فرمود: می خواهی تو هم با او سخن بگویی؟
شهیدِ دانشمند
سال 1311 هجری شمسی بود. در خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، محلهی سرپولک، صدای گریهی نوزادی که چند ثانیه از تولدش میگذشت، بلند شد. پدرش نام او را به عشق پیامبر رحمت، مصطفی گذاشت. چند سال بعد مصطفی برای گذراندن دورهی ابتدایی در مدرسهی انتصاریه، تا محلهی پامنار میرفت. دوازده سالش که شد باید به دارالفنون میرفت تا دبیرستان را پشت سر بگذارد.