دستهاى كوچك و گره هاى بزرگ

برچسپ ها: امام حسین ، حضرت رقیه ، رقیه بنت الحسین ، کرامات

Print Friendly and PDF

دستهاى كوچك و گره هاى بزرگ

 

حضرت رقیه

 

من رقیه دختر امام حسین هستم

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود شریعت زاده خراسانى می گوید:

روزى مشغول خواندن مصیب حضرت رقیه علیهاالسلام بودم كه در اثناى آن صداى غش كردن خانمى همراه با فریاد و گریه شدید اطرافیان به گوش رسید. خانم مذكور بعد از مجلس به هوش آمد. وى را نزد من آوردند و او به من گفت: خانمى هستم داراى سه فرزند، مبتلا به مرض قلب شدم و همه دكترها جوابم كردند، به طورى كه ناامید شدم . به شوهرم گفتم: مرا به حرم حضرت رقیه علیهاالسلام ببر. امروز روز سوم است كه ما اینجا هستیم دیشب خواب دیدم دختر بچه اى برگ سبزى را به من داد و گفت : این را بخور، خوب خواهى شد. گفتم : شما كى هستید؟

گفت : « من رقیه دختر امام حسین علیه السلام هستم .»

 از خواب بیدار شدم ، آمدم به حرم درحینى كه شما مشغول خواندن روضه بودید، همان دختر را در بیدارى دیدم كه همان برگ سبز را به من داد و همه اطرافیان این صحنه را دیدند. در نتیجه من نتوانستم تحمل كنم و بى اختیار بیهوش شدم ، و بحمدالله الان حالم خیلى خوب است .

 

نذر مقدارى شیر

فاضل دانشمند حجه الاسلام آقاى شیخ هادى اشرفى تبریزى نقل كردند:

در مسافرتى كه به تبریز داشتم و در منزل همشیره مهمان بودم ، سخن از شهیده سه ساله حضرت رقیه علیهاالسلام به میان آمد. گفتم برخى معتقدند كه امام حسین علیه السلام دخترى به نام رقیه علیهاالسلام ندارد و این خبر را تكذیب كرده اند. ناگهان مادر شوهر خواهرم با لحنى محكم گفت اگر همه هم او را انكار كنند من یكى نمى پذیرم ، زیرا من چندین بار خودم به ایشان متوسل شده و نتیجه گرفته ام .

از خواب بیدار شدم ، آمدم به حرم. در حینى كه شما مشغول خواندن روضه بودید، همان دختر را در بیدارى دیدم كه همان برگ سبز را به من داد و همه اطرافیان این صحنه را دیدند. در نتیجه من نتوانستم تحمل كنم و بى اختیار بیهوش شدم ، و بحمدالله الان حالم خیلى خوب است

از جمله ، چندى پیش كه پسرم در اهواز مشغول خدمت بود اتفاقهاى عجیبى افتاد. قضیه از این قرار بود كه شوهرم  كه راننده كامیون است ، در نزدیكى میانه از یك تصادف دلخراش اتوبوس كه حامل سربازانى بوده و همه آنها در آن تصادف كشته شده بودند مطلع شد و خیلى نگران به منزل آمد. به پادگان تلفن كردیم و از حال پسرم پرسیدم ، آنها جواب دادند كه او در حال مرخصى است و در پادگان نیست . نگرانى مان چند برابر شد و در همان روز در محله ما شایع گشت كه دنبال منزل سربازى كه (نام پدر آن قدرت الله باشد) مى گشته اند تا فوت پسر سربازش را به خانواده اش ‍ اطلاع بدهند. دیگر ظن قوى ، بلكه تقریبا یقین ، حاصل شد كه پسرمان مرده است . من در همین حال كه روحاً منقلب بودم دقیقا توجهم به خانم رقیه علیهاالسلام جلب شد و گفتم : خانم ، اگر خبر سلامتى پسرم را بشنوم ، كارى كه از دستم بر نمى آید ولى مقدارى شیر به فقرا احسان مى كنم.

با حالتى بغض آلود افزود: هنوز جمله ام تمام نشده بود كه تلفن زنگ زد. با حالتى مضطرب گوشى را برداشتم ، صداى فرزندم بود. تا صداى او را شنیدم از حال رفتم .

 

از كوچكترین كرامات

حجة الاسلام و المسلمین شیخ على ربانى خلخالى می گوید:

در شب 26 محرم الحرام 1418 قمرى توفیق رسیدن به خدمت آیه الله آقاى حاج سید مهدى حسینى لاجوردى را پیدا كردم . از ایشان پرسیدم آیا كرامتى از فرزند خردسال حضرت امام عظیم حسین بن على علیه السلام در خاطر دارید؟ ایشان فرمودند: این جانب در سفرى كه به سوریه داشتم با یكى از دوستان در نزدیكى مسجد اموى ، در مغازه اى چند جلد كتاب خطى بسیار قدیم كه از جمله آنها نهج البلاغه به خط یكى از علمای حدود قرن ششم دیدم . از قیمت آن پرسیدم ، قیمتى بسیار بالا گفت ، كه تهیه و پرداخت مبلغ آن مقدورمان نبود. به حرم حضرت رقیه علیهاالسلام رفتم و متوسل به بى بى سلام الله علیها شدم .

در حین مراجعت ، كه از جلوى مغازه مى گذشتم ، صدا زد:تعال ارید ان ابیع الكتب و قیمتها با ختیارك . ( بیا ، نظرم عوض شد، هرچی تو بگی) و به قیمت مناسب او را راضى كردم ، و كتابها نصیب ما شد. اكنون این نسخه در قم در یكى از كتابخانه هاى عمومى موجود است . این یكى از كوچكترین كرامات این مظلومه خرابه شام بود.

منبع: ستاره درخشان شام حضرت رقیه دختر امام حسین علیه السلام، بخش سیزدهم.

 

 

اشتراک گذاری


مطالب مرتبط

سفر تاریخی امام حسین(ع) سرآغاز نهضت عاشورا

28 رجب مصادف با وداع امام حسین(ع) با حرم جدش رسول خدا(ص) و عزیمت به سوی مکه و سپس کربلای معلاست. حضرت سید الشهدا (ع) هنگام خروج از مدینه می دانست که این سفر بازگشتی ندارد، در شب خروج از مدینه در کنار قبر پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:«سلام بر توای رسول خدا(ص)، من حسین پسر فاطمه(س)، فرزند تو و فرزند دختر تو هستم و سبط توام که مرا در میان امتت جانشین خود کردی، بر این مردم گواه باش! مرا تنها گذاشتند و امر مرا تباه ساختند و به تو از دست این مردم شکایت می کنم تا به تو بپیوندم».

کعبـه کائنات

امشب شب نزول تمام ملائک است باور کنید بخت، به کام ملائک است

امام حسین علیه السلام سوره ای برای همیشه

نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.

ولادتی از جنس اشك

با به دنیا آمدن نوزاد در هر خانواده ای موجی از شادی و شعف تمامی اعضای را فرا می گیرد و همین هم انتظار می رود. اما در خانواده پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله با ولادت فرزند دوم حضرت فاطمه علیهاالسلام همراه شوق، غمی نیز وجود داشت. کسی که بعدها با قیامش عالمی را مبهوت کرد؛ او کسی نیست جز حسین بن علی بن ابی طالب علیهماالسلام.

لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ

محرم فرا رسيده است. یکی از تعبیراتی که در این ایام زیاد می شنویم این است : لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ویا لَا يَوْمَ‏ كَيَوْمِ‏ الْحُسَيْنِ اما این جملات را چه کسی و به چه دلیلی گفته است ؟در متون روایی این دو جمله در امالی شیخ صدوق نقل شده است .

آثار و برکات اشک های معرفتی

گریه و اشک ریزی اختیاری برخاسته از علم به امور و مسائلی چون جلال و جبروت خدا و غضب و خشم الهی، یک امر محبوب و مستحب است. آموزه های قرآنی، برای چنین گریه و اشکی ارزش بسیاری قائل شده است. این گونه گریه ها و اشک ها مانند اشک هایی که مؤمنان برای امام حسین(ع) و امامان مظلوم و مقتول و مسموم دیگر می ریزند، چون برخاسته از معرفت است، آدمی را همانند آب، صفا می دهد و چشم روشنی دیدگان قلب و باطن انسان و عامل رشد و بالندگی اوست.در مطلب حاضر جایگاه اشک معرفتی اختیاری در رشد و تزکیه نفس و رسیدن به کمالات و مقامات معنوی تبیین شده است.

کوچک اما بزرگ

سلام بر تو و عاشورای بزرگی که در چشم‏های کوچک تو خلاصه شده است.

اربعین حسینی مشعل فروزان

در روایات متعددی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و امام صادق علیه السلام نقل شده است: خداوند در مقابل شهادتش امام حسین علیه السلام امامت را در نسلش قرار داد و شفا را در تربتش و دعای در کنار قبر حضرتش را مستجاب قرار داد....

اربعين حسيني احياي بينش ديني

‌گرچه جامعه ما همواره با مكتب ارزشمند سالار شهيدان آشناست و در طول سال در هر زمان و مكاني بر اساس شعار ارزشمند «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» قرابت فكري و روحي را با حضرت اباعبدالله(ع) احساس مي كند، اما

نویسنده معروف مسیحی در جمع راهپیمایان اربعین

اندیشمند مسیحی، آنتوان بارا که برای شرکت در مراسم اربعین وارد عراق شده بود، گفت: انسان از توصیف اربعین ناتوان است.

چرا عزاداری؟ کدام هیئت؟

هر سال با آمدن ماه محرّم الحرام،خود را برای شرکت در مجالس عزای امام حسین علیه السّلام، آماده می کنیم. ممکن است برخی با این سؤال مواجه شوند که اساساً عزاداری برای چیست؟

اهمیت زیارت امام حسین(علیه السلام) در ماه رجب

یکی از زیباترین و شریف ترین ماههای سال ماه رجب ماه مغفرت الهی است. در متون و منابع روایی اعمال عبادی و ارزشمندی همچون دعا، استغفار و روزه، برای این ماه مبارک ذکر شده است.

دعـــــاى عـــــرفــــه

اين دعا چون دعاى موقف عرفات و بسيار طولانى بود ذكر ننموديم و در اين روزهای چهل و هفتم صحيفه كامله آن حضرت را با خشوع و دل شكستگى بخوان، كه دعايى است مشتمل بر تمام مطالب دنيا و آخرت، كه درود خدا بر انشاء كننده اش باد. از جمله دعاهاى مشهور اين روز دعاى حضرت سيد الشّهدا عليه السّلام است.

کرامات امام هادی(ع)

همراه امام هادی(ع) در یکی از خیابان های مدینه راه می رفتم. خواستم از امام هادی(ع) مسئله ای را بپرسم اما قبل از اینکه سؤالم را مطرح کنم، امام به من فرمود: «ما در جای شلوغی هستیم و مردم در رفت وآمدند. اکنون زمان خوبی برای سؤال کردن نیست».

فضایل و کرامات حضرت عبد العظیم حسنی

1- صاحب بن عباد در رساله خود گفته: ابو حماد رازی گوید: خدمت حضرت هادی علیه السّلام رسیدم و از آن جناب مسائلی پرسیدم، هنگامی که اراده کردم از محضر مقدّسش بیرون شوم فرمود: هرگاه مشکلاتی برایت پیش آمد کرد، آنها را از عبد العظیم حسنی بپرس، و سلام مرا هم به او برسان.

فضائل و کرامات حضرت محمد صلی الله علیه و آله

پیش از بعثت برای خدیجه که بعد به همسری اش در آمد یک سفر تجارتی به شام انجام داد. در آن سفر بیش از پیش لیاقت، استعداد، امانت و درستکاری اش روشن شد. او در میان مردم آنچنان به درستی شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او می سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنی ای که با او پیدا کردند، باز هم امانت های خود را به او می سپردند؛ از همین رو پس از هجرت به مدینه، علی(ع) را چند روزی بعد از خود باقی گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلی برساند.